در صبح سهشنبهای در ماه سپتامبر، پسر ۱۰ سالهای در حال نزدیک شدن به دروازههای یک مدرسه ژاپنی در شهر شنژن در جنوب چین بود که فردی غریبه به سمت او رفت و او را با چاقو زد.
این پسر از شدت جراحات جان باخت. این قتل، ژاپن و چین را شوکه کرد و جنجالی دیپلماتیک به راه انداخت.
دولت ژاپن اعلام کرد که معتقد است این حادثه ناشی از بیگانههراسی بوده است، و وزیر خارجه این کشور، این حمله را به پستهای «بدخواهانه و ضد ژاپنی» در شبکههای اجتماعی نسبت داد.
مفسران میگویند که این قتل در یک تاریخ حساس سیاسی رخ داد: ۱۸ سپتامبر. سالگرد رویدادی است که منجر به اشغال «منچوری» توسط ژاپن در اوایل دهه ۱۹۳۰ شد.
برای برخی این اتفاق نشانهای از ملی گرایی اینترنتی است که در سالهای اخیر در قالب افزایش لفاظیهای ضد خارجی نمایان شده و به دنیای واقعی سرایت کرده است.
در چین سالهاست که پستهای مرتبط با وقایع جنگ جهانی دوم در اینترنت گسترش یافته و حمله ژاپن در طول جنگ همچنان موضوع حساسی برای ناسیونالیستها در هر دو کشور است. در این کشور جنایات جنگی ژاپن مدتهاست که موضوعی تلخ باقی مانده است، زیرا پکن بر این باور است که توکیو هرگز به طور کامل عذرخواهی نکرده است.
این پستهای آنلاین بخشی از پدیدهای گستردهتر هستند که هم بیگانههراسی و هم حمله به چینیهایی را شامل میشود که به اندازه کافی وطنپرست تلقی نمیشوند. یکی از استدلالهای تحلیلگران این است که این ناسیونالیسم دیجیتال تا حد زیادی بدون کنترل توسط دولت چین رها شده و وطنپرستی آنلاین نفتی است که بر آتش احساسات ضد خارجی همچنین اتهامات علیه چهرههای چینی پاشیده میشود.

برخی میپرسند آیا این موضوع به جاهای باریک کشیده است یا نه؟ آنها حملات آنلاین علیه چهرههای چینی را که به اندازه کافی وطنپرست نیستند، «انقلاب فرهنگی دوم» نامیدهاند که جدیدترین مورد در مجموعهای از تلاشها برای تضمین خلوص ایدئولوژیک است.
این گروه، در این ماجرا شباهتهایی از کارزار خشونتآمیزی میبینند که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، با حمایت دولت، علیه به اصطلاح «دشمنان» حزب کمونیست چین به راه افتاد و کشور را متزلزل کرد. صدها هزار نفر در پاکسازیهایی که اغلب توسط شبهنظامیان جوان، معروف به «گاردهای سرخ» رهبری میشد، کشته شدند. در جریان حوادث آن سالها، خانوادهها و همسایگان به یکدیگر پشت کردند.
ژانگ شنگ، نویسنده و استاد دانشگاه اخیرا در مقالهای اشاره کرد که «در گذشته، مردم گاردهای سرخ را فرا میخواندند، حالا مردم «صورتیهای کوچک» را فرا میخوانند»؛ لقبی رایج برای ارتش مجازی ملی گرایان اینترنتی.
پستهای ضد خارجی
در حالی که بسیاری در شبکههای اجتماعی چین از قتل پسر ژاپنی ابراز تاسف کردند، برخی ناسیونالیستهای سایبری لحن کاملاً متفاوتی داشتند.
یکی از نظرات محبوب در«ویبو» چنین میگفت: «تا وقتی که ژاپنیها بابت تاریخ عذرخواهی نکردهاند من هیچ نظری ندارم که آنها چطور میمیرند.». یک کاربر دیگر اشاره کرد که ژاپنیها در طول جنگ جهانی دوم بسیاری از چینیها را کشتهاند و تا به امروز عذرخواهی نکردهاند. چگونه میتوان آنها را حتی نزدیک به متمدن توصیف کرد؟
بر اساس گزارشها، یکی از مقامهای چینی در یک چت خصوصی نوشت: «کشتن یک کودک ژاپنی موضوع مهمی نیست» و «در مقررات ما هست که ژاپنیها را بکشیم.» طبق گزارش یک رسانه محلی به نام «فینیکس نیوز»، او تحت بازجویی قرار گرفت.
در حالی که مقامهای ژاپنی به دنبال پاسخهایی برای این «جنایت نفرتانگیز» بودند، پکن سعی کرد این موضوع را کماهمیت جلوه دهد. دولت چین بحث درباره این حادثه را به شدت در فضای آنلاین سانسور کرد و آن را یک «مورد تصادفی و فردی» و یک «حادثه جداگانه» نامید.
اما این سومین حمله به خارجیها در ماههای اخیر است که توجه بسیاری جلب کرده و چین همه آنها را به عنوان «حوادث جدا از هم» توصیف کرده است.
در ماه ژوئن، یک مادر ژاپنی و پسرش در یک ایستگاه اتوبوس در خارج از یک مدرسه ژاپنی مورد حمله قرار گرفتند و یک زن چینی هنگام تلاش برای محافظت از آنها جان باخت. این حادثه چند هفته پس از آن رخ داد که چهار معلم دانشگاهی آمریکایی در پارکی در استان «جیلین» با چاقو هدف حمله قرار گرفتند. اگرچه انگیزههای هر دو حمله نامشخص بود، این حملات باعث بحثهایی شد که این اتفاقات ممکن است به لفاظیهای بیگانههراسانه آنلاین مرتبط باشد.
کارزارهای آنلاین
فقط خارجیها نیستند که هدف خشم ناسیونالیستهای سایبری قرار گرفتهاند. در ماههای اخیر، چهرههای عمومی و شرکتهای چینی نیز به دلیل عدم وطنپرستی کافی مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
غول نوشیدنیها به نام «نونگفو اسپرینگ»، به عنوان یک داستان موفقیت تجاری چینی شناخته میشود و بطریهای آب معدنی آن در فروشگاههای زنجیرهای و روی میزهای رستورانها در سراسر کشور دیده میشوند. اما در ماه مارس، ناسیونالیستها این شرکت را به استفاده از عناصر ژاپنی در طراحی محصولاتش متهم کردند. گفته شد که یکی از لوگوهای این شرکت شبیه به یک معبد «شینتو» است و درپوش قرمز بطریهای آب معدنی معروفش، اشارهای به پرچم ژاپن است.
این موضوع به یک کمپین آنلاین کوتاه اما شدید منجر شد: برخی خواستار تحریم شدند، در حالی که ویدیوهایی از افرادی که با عصبانیت بطریهای نونگفو اسپرینگ را له میکردند و نوشیدنیهایشان را در توالت میریختند، در شبکههای اجتماعی پر شد.

در اتفاقی مشابه، نویسنده و برنده جایزه نوبل ادبیات، مو یان، توسط یک وبلاگنویس ناسیونالیست متهم شد که در آثارش، سربازان ژاپنی را «زیباسازی» کرده و در رمانهایش، وطنپرست نیست. این وبلاگنویس در اقدامی جنجالبرانگیز از این نویسنده به اتهام «توهین به چین» شکایت کرد.
این اقدامات نگرانیهای عمیقی را برانگیخته است. هو شیجین، سردبیر سابق روزنامه دولتی «گلوبال تایمز» هشدار داد که حملات ناسیونالیستی به افرادی مانند مو یان میتواند اثری دلسردکننده داشته باشد.
و یو جیانرونگ، روشنفکر لیبرال و صریحاللهجه، گفت که چاقوکشیهای اخیر علیه خارجیها با «تمایلات پوپولیستی خطرناکی» رخ دادهاند و این اتفاقات «شایسته بیشترین توجه از سوی ماست».
حتی رسانههای دولتی، ناسیونالیستهای اینترنتی را به «تبدیل وطنپرستی به تجارت» متهم کردهاند. در یک مقاله که در روزنامه مردم، ارگان حزب کمونیست چین، منتشر شده، آمده: کسانی که «برای جلب توجه عمومی و شعلهور کردن احساسات به منظور… افزایش شمار بازدیدکنندگان و منافع شخصی، افکار عمومی را تحریک میکنند، باید به شدت مجازات شوند.»
اما برخی میگویند که حزب حاکم خود به این آتش دامن زده است.
چه چیزی به این آتش میدمد؟
رز لوکیو، استادیار دانشکده ارتباطات در «دانشگاه باپتیست هنگکنگ»، میگوید که «وطنپرستی مورد تایید دولت» و هشدارهای مداوم پکن درباره نفوذ خارجیها، به ناسیونالیسم شدیدی که امروز شاهد آن هستیم، کمک کرده است. به گفته او، آنچه وضعیت را تشدید کرده، یک خطر قانونی و حقوقی است مبنی بر اینکه به عنوان غیر وطنپرست شناخته شوید.
دولت چین اکنون «تحریف و لکهدار کردن قهرمانان و شهدا» را جرمانگاری کرده است. این موضوع در شکایت علیه مو یان، نویسنده مطرح چینی استفاده شده است. دولت همچنین قانون ضد جاسوسی گستردهای را تصویب کرده و کمپینی را برای تشویق مردم به گزارش فعالیتهای مشکوک خارجیها راهاندازی کرده است.
حکومت برای مشروعیت بخشیدن به خود، تلاشها برای تقویت وطنپرستی در مدارس را افزایش داده است؛ جایی که به کودکان چینی از سنین پایین آموخته میشود که نه تنها کشور خود، بلکه حزب کمونیست چین را دوست داشته باشند.
در همین حال، موج جهانی احساسات چینهراسانه در طول همهگیری کووید و بدبینی فزاینده نسبت به چین در غرب به دلیل تنشهای تجاری باعث شده است که برخی از چینیها احساس کنند که کشورشان توسط خارجیها به ناحق مورد تبعیض قرار گرفته است.
اقتصاد رو به کندی چین و افسردگی اجتماعی گسترده نیز در شکلگیری این وضعیت نقش داشته است. فلوریان اشنایدر، کارشناس ناسیونالیسم آنلاین چین در دانشگاه لیدن، میگوید: «بسیاری از مردم چین با نگرانیهای شدید اجتماعی و اقتصادی روبرو هستند. تورم، بحران مسکن، بیکاری جوانان و نابودی تدریجی مستمریها همگی باعث ایجاد نگرانیهایی شده است. ناسیونالیسم چارچوبی آماده و بسیار قدرتمند برای تخلیه این ناامیدیهاست.»
همه این عوامل منجر به این شدهاند که وبلاگنویسان ناسیونالیست به بخشی برجسته از اینترنت چین در سالهای اخیر تبدیل شوند. اینفلوئنسرهای شناختهشده میتوانند با انتشار محتوای وطنپرستانه که فضائل چین و حزب کمونیست چین را تمجید میکند و از دشمنان بد میگوید، میلیونها دنبالکننده جذب کنند و بالقوه از افزایش بازدیدکنندگان درآمد به دست بیاورند.
پروفسور اشنایدر به بیبیسی میگوید در حالی که آنها اغلب به نام شور انقلابی چپگرایانه عمل میکنند، رفتارهایشان در واقع بیشتر شبیه به راستگرایان افراطی در دیگر کشورهاست که رهبری جنبشهای بیگانههراسانه و ارتجاعی را بر عهده دارند.
این گروه به عنوان «پوپولیستهایی که تلاش میکنند چین را دوباره بزرگ کنند»، امید دارند جامعه را به «شکوهی خیالی از گذشته بازگردانند و همه نوع نخبگان و قدرتهای خارجی را به عنوان موانعی برای رسیدن به این هدف میبینند.»
یک تعادل پرخطر
گاهی به نظر میرسد که مقامها به نگرانیها گوش میدهند.
مقامهای دولت چین در ماه ژوئیه، بهشکل بیسر و صدا یک اصلاحیه جنجالی قانون امنیت ملی را پس از اعتراض عمومی حذف کردند. آنها پذیرفتند که ممنوعیت «آسیب رساندن به احساسات مردم چین» میتواند «حقوق مشروع و زندگی عادی مردم را نقض کند».
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی چین تلاش کردهاند تا ناسیونالیستهای آنلاین را مهار کنند و بهطور دورهای حسابهای آنها را معلق کردهاند.
سیما نان و گویانموچان که از اینفلوئنسرهای معروف ناسیونالیست هستند، بدون هشدار سانسور شدهاند. همینطور وبلاگنویسی که تلاش کرد از مو یان شکایت کند نیز از سوی این پلتفرمها سانسور شد و شکایتش نیز در دادگاه رد شد.
در سال جاری یک ولاگر ویدئویی منتشر کرد و در آن در آن یک مرکز خرید را متهم کرد که دکوراسیونهایی شبیه به پرچم ژاپن نصب کرده است. او که به سرعت به شهرت رسید، شبیه به دیگر اینفلوئنسرها، بی سر و صدا خاموش شد. در یک تفسیر تند که توسط رسانههای دولتی منتشر شد، ویدیوی او، «گزارش مغرضانهای که بر موج ترافیک وطنپرستی سوار شده» توصیف شد. در این مقاله، انتشار این ویدئو محکوم شده بود.
با این حال، به نظر میرسد مقامها، کنترل ضعیفی بر ناسیونالیستهای آنلاین دارند.
در حالی که مخالفان به سرعت، خاموش یا در برخی موارد به اسم ثبات اجتماعی بازداشت میشوند، وبلاگنویسان ناسیونالیست، به رغم لفاظیهای بعضاً تحریکآمیز، در مجموع آزادی بیشتری دارند. رسانههای دولتی در گذشته حتی با بازنشر محتوای آنها این صداها را تقویت کردهاند.
بیبیسی از دولت چین پرسید که چرا محتوای ناسیونالیستی در رسانههای اجتماعی به اندازه سایر محتواهایی که حساس تلقی میشوند، سانسور نمیشود.
دکتر لوکیو میگوید این احتمالاً به این دلیل است که دولت، ناسیونالیسم آنلاین را به عنوان یک سوپاپ اطمینان مفید میبیند تا «نارضایتیها را به شکلی که اقتدارش را تضعیف نکند، پراکنده کند»، بهویژه در دوران مشکلات اقتصادی کنونیاش، جایی که «جامعه واقعاً به یک خروجی برای بیان ناامیدی نیاز دارد».
به گفته دکتر لوکیو، حکومت با تشویق ناسیونالیستها و سپس گهگاه مهار آنها، «از ناسیونالیسم به نفع خود استفاده میکند و فقط زمانی مداخله میکند که خطر از کنترل خارج شدن آن وجود داشته باشد.»
این ممکن است پرخطر به نظر برسد، اما پکن در سالهای اخیر بهطور موفقیتآمیز، چالشهای جدی علیه اقتدار خود را درهم شکسته است؛ اعتراضهایی مانند جنبش دموکراسیخواهی در هنگکنگ در سال ۲۰۱۹ و اعتراضهای کاغذ سفید در سال ۲۰۲۲ علیه سیاستهای سختگیرانه «کووید صفر».
تحلیلگران میگویند که دولت به همین دلیل مطمئن است که میتواند این خطرات را مدیریت کند. و چنین وضعیتی به این معناست که ناسیونالیسم احتمالاً با وجود واکنشها باقی خواهد ماند.
پروفسور اشنایدر میگوید: «ناسیونالیسم برای رهبران چین یک شمشیر دو لبه است و در حال حاضر ما شاهد هزینههای آن هستیم.»
او میگوید: «اما آیا رهبری چین دوباره در مورد ناسیونالیسم فکر خواهد کرد یا حتی آن را به نفع چیزی کمتر سمی کنار خواهد گذاشت؟ من شک دارم.»