تابستان گذشته در روستای دورافتادهای به اسم قادی در ولسوالی جاغوری در شرق افغانستان، دختری حدودا ۱۵ ساله در برابر جمعیتی ۵۰ نفره از مردها و زنان پشت تریبون رفت و به انگلیسی روان گفت: «اگر نتوانیم آب را مدیریت کنیم، نمیتوانیم به صورت خوب کشاورزی کنیم.»آنها زیر درختان سرسبز بین چند تپه در مراسم آغاز کار ساخت سد آب «اتحاد و همبستگی» جمع شده بودند ساعتی بعد، چهار زن روبهروی جمعیت، کنار هم ایستادند. یکی از آنها، با صدایی آرام گفت: «اگر بیآبی بیاید، مجبوریم کوچ کنیم، به کجا کوچ کنیم؟!»
بعد دستبند طلایی را از دستی که با آن میکروفون گرفته بود، بیرون کرد و گفت: «من یک دانه کَرّه دارم (دستبند طلا) همین را کمک میکنم.» بعد از او، دو زن دیگری که در کنارش ایستاده بودند، هم دستبندها و گردنبندهای طلای خود را برای ساخت «سد اتحاد و همبستگی قادی» کمک کردند.یک مرد هم، کتابچهای در دست، کمکها را مینوشت. اما چرا آن دختر ۱۵ ساله در آن روستای دورافتاده در افغانستان به انگلیسی صحبت کرد؟مخاطب او، افراد حاضر در قریه قادی نبودند؛ آنهایی بودند که صدها و هزاران کیلومتر دورتر از روستا، سفر کرده بودند.چنین مراسمی بویژه با حضور زنان با هدف ساختوساز پروژههای عامالمنفعه از جیب مردم، در افغانستان بیپیشینه است.
به گزارش خبرگزاری مهاجر، از هر چند خانواده ساکن در شهرستان جاغوری در ولایت غزنی یک خانواده است که عضو یا اعضای آن در اروپا، آمریکا و استرالیا مقیم هستند.مدتهاست که جاغوریها با استفاده از توان نهفته همین «خارجرفتهها» که از آنها با عنوان «مسافرین» یاد میکنند، ساختوسازهای زیادی را به راه انداختهاند.
یک تصویر بیپیشینه دیگر را برایتان شرح دهیم. حدود دو هفته پیش نزدیک به ۱۵۰ نفر عمدتا از قوم پشتون و شماری از قوم هزاره در منطقه غجورک ولایت زابل جمع شده بودند. آنها آهنهای ۱۶متری یک پل آهنی را دست خالی باید جاگذاری میکردند. به همین دلیل «حشر عمومی» اعلام شده بود و مردم از قریههای اطراف جمع شده بودند. حشر عمومی نمونهای از فعالیتهای رضاکارانه مردمی در افغانستان است.
در جامعه قومیتزده افغانستان، که حساسیتهای قومی وجود دارد، حضور پشتونها و هزارهها برای ساخت «پل دوستی» اتفاقی کمسابقه است.
یکی از پیرمردان پشتون در حالیکه جوانها با سروصدای زیاد در حال نصب پل آهنی بودند گفت: «از این بهتر، روز پیدا میشود [که] هزاره و پشتون یکجا شدهاند و روی یک دسترخوان نان میخورند؟! بسیار خوشحال هستیم، خدا شما را نگه دارد.»هزینه ساخت این پل را هم جاغوریها پرداخته بودند.
در اواخر دو دههی گذشته (با حضور گسترده جامعه جهانی در افغانستان) یکی از سئوالهای مهم مردم افغانستان از حکومت و جامعه جهانی این بوده است که با سرازیرشدن دهها میلیارد دلار چرا در بسیاری از نقاط این کشور تغییر قابل قبولی رخ نداده است. حتی در حال حاضر در کابل، پایتخت، بیبرقی آزاردهنده است و شبهایی که برق نیست، کم نیست.ساختوسازهایی که در ولسوالی جاغوری به کمک مردم ساخته شده، به نظر میرسد یک دلیل عمدهاش نبود دست بازسازی و ساختوساز حکومتهاست. به همین دلیل است که خود جاغوریها به گفته افغانها آستین بَر زدهاند. این فعالیت اگر نگوییم در دیگر مناطق افغانستان بیپیشینه بوده، به احتمال خیلی زیاد، کمسابقه بوده است.
بخش عمده هزینههای این سازندگی را جاغوریهایی برعهده گرفتهاند که به خارج رفتهاند.بر اساس یک جدول، که یکی از باشندگان جاغوری در اختیار ما قرار داد، در مدت بیش از دو سال گذشته دست کم ۸ بند آب، ۷ پل، یک کلینیک و حدود ۲۰۰ کیلومتر سرک و جاده به صورت خاکی و پخته ساخته شده است. هزینه مجموع این پروژهها بیش از ۱۱۲ میلیون افغانی / یک میلیون و ۶۰۰هزار دلار شده است. در افغانستان، که فقر دروازه بیشتر خانهها را زده است، این مقدار پول، کم نیست.این آمار و رقم بخشی از کمکهای مردمی است.
در روند ساختوسازها، یوتیوبرهای جاغوری نقش مهمی دارند. آنها دو کار را انجام میدهند: یکی نشر فهرست نام کمککنندهها و مقدار پول کمکشده برای شفافیت کار، و دوم: نشر گزارش از جریان کار ساختوساز، بهویژه برای آنهایی که در خارج به سر میبرند.
در بسیاری از گردهماییهایی که برای جمعآوری پول برگزار میشود، نامهای زیادی شنیده میشود که مقادیر متفاوتی پول کمک کردهاند، از خود جاغوری گرفته تا نقاط مختلف جهان.همه نامها با جزئیات مقدار پول کمکشده از طرف همین یوتیوبرها نشر میشود.شماری از جاغوریها چند سال پیش میگفتند: ولسوالی جاغوری خودش یک کشور است: «ایالات متحده جاغوری» ؛ البته به شوخی و مزاح.اما اگر همکاری و بازسازی را دو اصل لازم برای کشورها بدانیم، جاغوریها بهخوبی این دو مورد را به نمایش گذاشتهاند.