دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، در سخنانی تازه ریشه خانوادگی خود را «اروپایی» معرفی کرد و گفت: «پدرم آلمانی و مادرم اسکاتلندی است.» این اظهارات بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و بار دیگر پیشینه شخصی او را به محور بحثهای سیاسی و اجتماعی تبدیل کرد.
ترامپ در مصاحبه اخیر خود تأکید کرد: «پدرم آلمانی و مادرم اسکاتلندی است.» این اعتراف بار دیگر سیاستهای ضدمهاجرتی او را در کانون توجه قرار داد. پرسش اصلی این است که چگونه ممکن است فردی که خود فرزند مهاجران اروپایی است، تا این حد علیه مهاجران موضع بگیرد و سیاستهایی سختگیرانه و مهاجرستیزانه را دنبال کند؟
ایالات متحده آمریکا کشوری است که تاریخ آن را مهاجران نوشتهاند و قدرتش از تنوع انسانی و فرهنگی شکل گرفته است. با این حال، امروز این کشور به یکی از سختگیرانهترین و مهاجرستیزترین دولتها تبدیل شده و در رأس این موج، فردی ایستاده که خود محصول مهاجرت است: دونالد ترامپ.

ترامپ که ریشههایش از اروپا به آمریکا رسیده، سیاستهایی را اجرا و ترویج کرده که میتوان آنها را «مهاجرستیزانه» و حتی «اخراجمحور» دانست. نمونههای بارز این سیاستها عبارتاند از:
– ممنوعیت ورود شهروندان کشورهای مسلمان
– محدودیت شدید در صدور ویزاهای کاری و اقامتی
– کاهش پذیرش پناهندگان
– ساخت دیوار مرزی با مکزیک
او مهاجرت را نه بهعنوان یک فرصت، بلکه یک تهدید امنیتی، اقتصادی و هویتی تصویر کرده است.
پوپولیستی که از ترس تغذیه میکند
چرایی دشمنی ترامپ با مهاجران را باید در قلب سیاستورزی پوپولیستی او جستوجو کرد. ترامپ بهخوبی درک کرده که بخش قابل توجهی از جامعه آمریکا، بهویژه طبقات نگران آینده اقتصادیشان، مهاجرت را منبع بیثباتی میبینند.
او این نگرانی را به سوخت انتخاباتی خود تبدیل کرد: مهاجران به «تهدید» بدل شدند، مرزها به «سنگر» و سیاست ضدمهاجرتی به «علامت قدرت». اقدامات او با شعار «شکوه را به آمریکا بازمیگردانیم» نشاندهنده نوع نگاه او به مهاجران است؛ نگاهی که مشکلات آمریکا را به حضور مهاجران نسبت میدهد، در حالی که این ادعا با واقعیتهای تاریخی و اجتماعی آمریکا تناقض دارد.
تناقضی که در زندگی شخصی ترامپ ریشه دارد
پدر ترامپ با رویای امنیت و فرصت به آمریکا مهاجرت کرد و مادرش نیز همین نگاه را داشت. اگر سیاستهای سختگیرانه ترامپ در آن دوران حاکم بود، احتمالاً والدین او هرگز اجازه ورود به آمریکا را پیدا نمیکردند و خود او نیز هرگز در این کشور متولد نمیشد. این شکاف میان «سرگذشت شخصی» و «سیاستهای کنونی» تنها یک تناقض نیست؛ بلکه هشداری اجتماعی است که نشان میدهد سیاستهای ضدمهاجرتی حتی فرزندان مهاجران دیروز را به دشمن مهاجران امروز تبدیل میکند.
سیاستهای بیسابقه در دوره جدید ترامپ
ترامپ در دوره جدید فعالیت سیاسی خود سیاستهایی را دنبال میکند که در تاریخ معاصر آمریکا بیسابقهاند:
1. اخراج گسترده مهاجران غیرقانونی با استفاده از پروازهای دیپورت و فشارهای اجرایی شدید.
2. جریمههای سنگین برای مهاجرانی که حکم اخراج دارند اما کشور را ترک نمیکنند؛ تا هزار دلار در روز.
3. سختگیری شدید بر پناهندگان و ویزاهای کاری با کاهش سهمیهها و پیچیدهتر کردن روند اقامت.
4. شعلهور کردن گفتمان مهاجرستیز با معرفی مهاجران بهعنوان «خطر»، «تهدید» و «جرم» در فضای عمومی.
بحران برساخته؛ واقعی نیست، اما ساخته میشود
ترامپ بحران مهاجرت را بزرگنمایی میکند، زیرا این موضوع سیاسیترین ابزار در اختیار اوست و برای محبوبیت و صندوق رأی اهمیت دارد. او به جای تکیه بر واقعیتهای آماری، از روایتهای ترس استفاده میکند؛ روایتهایی ساده، عامهپسند و قابل لمس در زندگی روزمره که به سرعت رأی جمع میکنند.
اما حقیقت این است که آمریکا بدون مهاجران در اقتصاد، علم، سیاست، فرهنگ و حتی امنیت، کشوری متفاوت و بسیار ضعیفتر بود. تناقضهای ترامپ تنها یک تناقض اخلاقی و شخصی نیست؛ بلکه تهدیدی اجتماعی است. او از ریشههای مهاجرتی خود عبور کرده، اما نه برای نقد آنها، بلکه برای استفاده از آنها بهعنوان ابزاری برای حذف دیگران.
اقدامات ترامپ اگرچه در کوتاهمدت به نفع او و شرکای سیاسیاش است، اما در بلندمدت میتواند آسیبهای جدی به آمریکا وارد کند. همین سیاستها چهره آمریکا را در مجامع بینالمللی به یکی از مهاجرستیزترین دولتها تنزل داده است.
آمریکای ترامپ دیگر سرزمین رویاها و کشور فرصتها نیست؛ بلکه کشوری مهاجرستیز با دیوارهایی بلند است، دیوارهایی که میتواند آمریکا را به زندانی بزرگ تبدیل کند.