به گزارش خبرگزاری مهاجر، در پی تشدید سیاستهای مهاجرتی ایران و افزایش روند اخراج مهاجران افغانستانی، وضعیت گروههای آسیبپذیر از جمله کودکان، زنان و بیماران صعبالعلاج به مرحلهای بحرانی رسیده است. این سیاستها نهتنها آینده تحصیلی دختران افغان را در هالهای از ابهام قرار داده، بلکه جان بیماران نیازمند درمان را نیز با تهدید جدی مواجه کرده است.
بسیاری از مهاجران افغان در ایران به دلیل ترس از بازداشت و اخراج، از مراجعه به مراکز درمانی خودداری میکنند. این ترس، بهویژه در میان خانوادههایی که فرزندان بیمار دارند، موجب توقف درمان و تشدید وضعیت جسمی آنان شده است. مددکاران اجتماعی گزارش دادهاند که برخی بیمارستانها از پذیرش مهاجران امتناع میورزند یا هزینههایی فراتر از تعرفههای معمول از آنان دریافت میکنند.
نمونهای از این وضعیت، آسیه، دختر پنجسالهای است که برای درمان سرطان سارکوم به ایران آمده و اکنون به دلیل قطع حمایتهای خیریهای، روند درمانش متوقف شده است. خانواده آسیه که پیشتر از کمک یک مؤسسه خیریه بهرهمند بودند، اکنون با هزینههای سنگین درمانی مواجهاند؛ از جمله تزریق آمپولهایی با قیمت سه میلیون تومان هر سه روز یکبار و بستریشدنهای دورهای که مجموعاً بین ۴۰ تا ۹۰ میلیون تومان در هر مرحله هزینه دارد.
محمد، نوجوان ۱۵ ساله افغان مبتلا به سرطان خون نیز با شرایط مشابهی دستوپنجه نرم میکند. درمان او شامل مصرف ماهانه قرصهایی با قیمت ۱۲ میلیون تومان و تزریق آمپولهایی با هزینههای چندمیلیونی است؛ درمانی که دو تا سه سال به طول خواهد انجامید، اما خانوادهاش توان مالی تأمین آن را ندارند. با وجود داشتن کارت آمایش توسط پدر، محمد تنها برگه سرشماری دارد و همین موضوع مانع دریافت خدمات حمایتی شده است.
مددکاران اجتماعی از توقف کامل خدمات سازمان بهزیستی به اتباع خارجی خبر دادهاند؛ حتی صدور گواهی معلولیت نیز برای مهاجران امکانپذیر نیست. به گفته سروناز احمدی، مددکار اجتماعی، تنها مهاجرانی که دارای کارت آمایش هستند میتوانند در ایران باقی بمانند و مؤسسات خیریه نیز تحت فشار قرار گرفتهاند تا صرفاً به افراد دارای بیمه خدمات ارائه دهند.
حتی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان نیز خدمات خود را به مهاجران فاقد مدارک قانونی محدود کرده است. این فشارها موجب شده بسیاری از خیریهها نیز ارائه خدمات به مهاجران بدون بیمه را متوقف کنند.
مشکلات درمانی تنها به بیماران سرطانی محدود نمیشود. کودکی با پرده گوش پارهشده نیاز به ۳۰ میلیون تومان هزینه درمان دارد، اما خانوادهاش باید ایران را ترک کنند. کودک دیگری که مشکل شنوایی داشت، به دلیل اخراج نتوانست عمل شود و احتمال از دست دادن کامل شنوایی او وجود دارد.
به نظر میرسد سیاستهای جدید دولت ایران در قبال مهاجران افغانستانی، با هدف کاهش بار خدمات رفاهی و درمانی اتخاذ شدهاند. اما این رویکرد، پیامدهای انسانی گستردهای به همراه داشته و جان هزاران بیمار بیپناه را در معرض خطر قرار داده است. ادامه این روند میتواند به بحرانی انسانی در حوزه سلامت مهاجران منجر شود؛ بحرانی که نیازمند توجه فوری نهادهای داخلی و بینالمللی است.