به گزارش خبرنگار خبرگزاری مهاجر: جایگاه و تأثیر بیدل دهلوی در هنر و ادب امروز افغانستان با محوریت کتاب «جهان بیدل» روز یکشنبه 21 عقرب/ آبانماه 1402 ه.ش. با حضور «سید محمدحسینی فطرت»، «محمدمحسن سعیدی»، «سید غلامحسین موسوی» و «سید مرتضی حسینی شاهترابی»، به کوشش خانه کتاب افغانستان در مجتمع ناشران(قم) بررسی شد.
بیدل معجزه کرده است!
سید محمد حسینی فطرت، نویسنده کتاب جهان بیدل، در آغاز سخنان خود یادآور شد: آن اندازه که دیگر مفاخر شعر پارسی در ایران جایگاه دارند، بیدل در این فرهنگ جایگاه ندارد و در افغانستان هم شعر بیدل تا مدتها به عنوان یک کالای فاخر نزد اهالی خانقاه و شعر بود و بعدتر جایگاه خودش را نزد عامه جامعه یافت. او رویکردهای موجود افغانستان به سرودههای بیدل را به سه گروه دستهبندی کرد: رویکرد خانقاهنشینی، رویکرد کالای فاخر نزد شعرا و رویکرد سوم که رویکرد انتخابی و اتخاذی نویسنده جهان بیدل است: رویکرد مضمونی و محتوایی به سرودههای بیدل.
این بیدلشناس در توصیف جایگاه و رتبهی بیدل تأکید کرد: «بیدل گاهی در مضمون و محتوا از حافظ و مولانا بالاتر میزند.» او با معرفی اجمالی فصلهای کتاب جهان بیدل به بخشها و جنبههای متنوع سخنان بیدل اشاره کرد و افزود: بیدل در قالب شعر دردهای جامعه را فریاد کرده است. او ب زبانهای مختلفی از جمله سانسکریت مسلط بوده و میخوانده و بحث میکرده است، اما به زبان فارسی شعر سروده است. بیدل هم از نگاه زبان و هم از نگاه اندیشه معجزه کرده است.
بیدل در ادبیات عصر نوین خراسان یک ستون خیمه ادبیات و هنر حساب میشود
محمدمحسن سعیدی با مرور برخی از فرازهای مقدمههای نوشتهشده برای جهان بیدل آغاز کرد و گفت: زندهیاد حیدری وجودی در مقدمهاش بر این کتاب میگوید آنچه مولف اینجا درباره بیدل آورده است از جنس یافتههاست و از جنس بافتهها نیست. این سخن مهمی است. محمدیوسف سیمگر هم میگوید من جای این کتاب را در آثاری که درباره بیدل نشر شده بود خالی میدیدم. سید حسن اخلاق هم درباره هدف این کتاب میگوید بنا چنین است که دست جوان امروز را در دست ابوالمعانی بیدل بگذارد.
شاعر «سیپاره منم» بیدل را خاتم الشعرای سبک هندی خواند و گفت: بیدل به اعتقاد من هم از نظر صورت و هم از نظر محتوا خاتم الشعرای سبک هندی است. او درباره چگونگی آشنایی مردم افغانستان با بیدل گفت: قرائن و شواهد نشان میدهد مردم ما در اثر باز بودن فضای فرهنگی در زمان بابر و اینکه هند هنوز گرفتار انگلیس نشده بود، در زمان حیات بیدل با او و سرودههایش آشنا شدند. عرس بیدل هم با نام کشور من و شما شناخته میشود و وقتی از عصر خراسانی به عصر افغانی منتقل میشویم این میراث ئر کابل باقی میماند و در بالاترین سطح دربار رایج بوده و میماند.
محسن سعیدی اضافه کرد: در دوره متأخر بیدلخوانی از حلقه اشراف به عامه جامعه نفوذ کرد، خاصتا با محمدحسین سرآهنگ و با سرودخوانی و موسیقی. بیدل در ادبیات عصر نوین ما یک ستون خیمه ادبیات و هنر حساب میشود و ما در شناخت بیدل و ارادتمندی به بیدل از دیگران پیشقدم بودیم.
بامیان، بغشور، چشت و گیزو: شهرهای علمی غرجستان
سید غلامحسین موسوی سخنانش را در محور اهمیت و برجستگی تاریخ سامان داد و گفت: تاریخ سه رکن اساسی دارد. انسان. زمان. مکان. این سه رکن پدیدآورنده تاریخ است. از سوی دیگر، تاریخ توسط انسان در زمان و مکان مشخص به وجود میآید. تاریخ را نمیتوان منفک و جدای از جغرافیا تصور کرد. او با تأکید بر جغرافیای تاریخی غرجستان به نداشتن هویت تاریخی منسجم و منقح اشاره کرد و آن را برآمده از کمتوجهی پژوهشگران و محققان هزاره به این جغرافیای تاریخی شمرد. او جغرافیای تاریخی غرجستان را جغرافیای مهم و تأثیرگذار در فرهنگ و تمدن شمرد و چهار شهر بامیان، بغشور، چشت و گیزو را شهرهای علمی غرجستان یاد کرد. او در ادامه به «جهان خسروانی»، دیگر کتاب حسینی فطرت، اشاره کرد که درباره امیرخسرو دهلوی است و امیرخسرو دهلوی را متعلق به جغرافیای تاریخی غرجستان معرفی کرد که در مولتان نشو و نما کرده است.
/پایان/
سلام خسته نباشید.
باتشکر از خانهی کتاب افغانستان و دکتر سید مرتضی شاهترابی ارجمند و میهمانان گرانقدر این نشست ارزشمندجلسهی خوب و پرباری بود از بیانات هر سه استاد بزرگوار خیلی استفاده کردیم.
از خداوند منان آرزوی سلامتی برای اندیشمندان گرامی افغانستان عزیز و درخشش فرهنگ و ادبیات فارسی در سراسر جهان را دارم.
امید که این نشستهای ارزشمند بیش از پیش پر رونق و پرثمر ادامه یابد.