وزارت کشور/داخله ایران حضور افغانها در ۱۶ استان عمدتا مرزی را بهطور کامل ممنوع و در ۱۲ استان نیز در برخی شهرها و مناطق محدود کرده است. ایران برنامه اخراج حدود دو میلیون افغان «غیرمجاز» را تا پایان سال جاری خورشیدی دارد که بزرگترین اخراج اجباری افغانهاست.
چگونه این مهاجرت آغاز شد؟ موج اول مهاجران افغان در دهه ۱۳۶۰ وارد ایران شد و پس از آن نیز هر بحران عمده و دگرگونی سیاسی در افغانستان موج تازه پناهندگان را روانه ایران کرده است که بیشتر آنها ماندگار شدهاند. آنها میگویند در جستجوی آینده خود در ایران، برگشت به افغانستان یا مهاجرت بعدی هستند.
آنها در ایران به نسل سوم رسیدهاند. شمار زیادی متولد ایران هستند، در این کشور بزرگ شده، درس خوانده، وارد بازار کار و کسب شدهاند اما وضعیت اقامت آنها نامشخص و مانند والدینشان، فاقد هر نوع حمایت قانونی برای زندگی هستند.
افغانها در ایران با صدها میلیون دلار سرمایهگذاری در «صدر» فهرست سرمایهگذاران خارجی در این کشور قرار دارند، صدها هزار کارگر افغان در ایران شاغلند و بیش از نیم میلیون دانشآموز که شماری از آنها وارد دانشگاههای ایران شدهاند.
این جامعه چند میلیونی مهاجر در دل جامعه ایران شکل گرفته است. دولت ایران طی بیش از چهار دهه در تلاش برای «ساماندهی» این جمعیت بزرگ بوده است.
دهه ۶۰ موج اول مهاجران جنگ افغانستان؛ «ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند، ما باید از آنها پذیرایی کنیم»
کودتای حزب دموکراتیک خلق در ۷ ثور/اردیبهشت ۱۳۵۷ در کابل و انقلاب در ایران در ۲۲ دلو/ بهمن ۱۳۵۷ در یک سال اتفاق افتادند. صدها هزار تن از افغانستان به ایران پناهنده شدند و شماری از اعضای گروههای چپ ایران نیز به کابل پناه بردند.
شوروی در ششم جدی/دی ۱۳۵۸ افغانستان را اشغال کرد و عراق نه ماه بعد در ۳۱ شهریور/سنبله ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد. همزمان دو کشور همسایه حدود یک دهه درگیر جنگ شدند. پس از تهاجم شوروی افغانستان بزرگترین جمعیت مهاجر جهان پس از جنگ جهانی دوم را تولید کرد.
آیتالله خمینی، رهبر انقلاب ایران، در سال ۱۳۶۱ در سخنانی به مهاجران افغان اشاره کرد: «همین طور میهمانهایی که داریم، خوب افغانی هستند، مسلمان هستند، یا فرض کنید که عراقی هستند، یا بیچارهها را از خانههایشان دور کردند، مالشان را بردند، خودشان را فرستادند اینجا. خوب، باید چه کرد با اینها؟ نباید اینها را پذیرایی کرد؟ ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند. ما باید از آنها پذیرایی کنیم.» (صحیفه، ج ۱۷ ص ۲۷۸)
برخی منابع ایرانی در آن زمان جمعیتی حدود «۲/۵ میلیون» افغان را در ایران برآورد کردهاند که اولین موج بزرگ آنها در ایران است. شمار بیشتری نیز وارد همسایه دیگر، پاکستان، شدند.
مهاجران افغان از ابتدا ساکن حاشیه شهرهای عمده ایران شدند و آزادی کامل برای رفت و آمد در شهرهای ایران را داشتند. در ایران اردوگاههای مهاجران مانند پاکستان شکل نگرفت، چراکه ایران در حالی که خود درگیر جنگ با عراق بود و برای تامین نیروهای خود حتی هزاران دانشآموز و نوجوان را بهعنوان داوطلب به خط مقدم جبههها میفرستاد، به نیروی کار ارزان مهاجران نیاز داشت.
در این دوران احزاب جهادی عمدتا شیعه جدید با نام مشابه ایرانی مانند «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افغانستان» در ایران تشکیل شدند یا احزابی که از قبل شکل گرفته بودند از طرف ایران برای جهاد در برابر شوروی حمایت میشدند. ایران ائتلافی از هشت حزب شیعی را در تهران ایجاد کرد که بعدتر به نام حزب وحدت اسلامی در ۲۵ سرطان/تیر ۱۳۶۸ در بامیان به رهبری عبدالعلی مزاری تاسیس شد.
برخی مهاجران اهل افغانستان در جنگ عراق شرکت کردند. سرور رجایی نویسنده کتاب «از دشت لیلی تا جزيره مجنون: خاطرات رزمندگان افغانی دفاع مقدس» است. او میگوید در جنگ هشت ساله ایران و عراق «تا سه هزار» از آنها کشته شدند.
خروج تدریجی نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان طی ۹ ماه بنا به توافقنامه ژنو در ۲۶ دلو/بهمن ۱۳۶۷ تکمیل شد. نجیبالله احمدزی «دکتر نجیبالله» در راس حکومت بعدی تحت حمایت شوروی در کابل سیاست آرامسازی و مصالحه را در پیش گرفت تا بهار ۱۳۷۱ که دولتش سقوط کرد. در نتیجه این سیاستها شماری از مهاجران افغان از ایران داوطلبانه به کشورشان برگشتند.
در آن زمان مهاجران به ایران عمدتا گذرنامه و ویزا نداشتند. در سال ۱۳۶۰ ایران برای اولین بار برگه شناسایی برای سرپرست خانوار و اطلاعات اعضای خانواده صادر میکرد که چند سال بعد تبدیل به کارت شناسایی شد.
در سال ۱۳۶۷ کارت شناسایی به رنگ آبی جایگزین آن شد که تا پایان دهه ۱۳۷۰ تنها سند اقامتی افغانها در ایران بود. در کارت آبی شهرستان محل اقامت مشخص شده بود و مدارس/مکاتب کودکان مهاجر را در بیرون شهرستان محل اقامت ثبت نام نمیکردند. آنها برای سفر نیاز به گرفتن برگههای تردد موقت داشتند.
دهه ۷۰ موج دوم مهاجران جنگ داخلی
پس از ورود پیروزمندانه گروههای مجاهدین به کابل در ۸ ثور/اردیبهشت ۱۳۷۱ شماری از مهاجران به کشورشان برگشتند. روزنامه جمهوری اسلامی در ۲۵ خرداد/جوزا ۱۳۷۲ به نقل از وزارت کشور/داخله گزارش داد که «یک میلیون و اندی» از مهاجران به کشورشان برگشتهاند.
پس از آن خیلی زود درگیریهای مسلحانه در شهر کابل آغاز شد که حدود پنج سال در کابل و تا یک دهه در سراسر افغانستان دوام داشت. در این دهه ظهور طالبان از قندهار تا تصرف کابل در میزان ۱۳۷۵ رخ داد.
ایران با حمایت از گروههای مختلف درگیر عملا در جنگهای داخلی دهه ۱۳۷۰ با هدف تضمین نفوذ خود در ساختار سیاسی افغانستان، نقش عمدهای داشت. هرچند هیچگاه دولت اسلامی مجاهدین نتوانست بر تمام کشور مسلط شود اما به عنوان دولت رسمی افغانستان در دنیا به رسمیت شناخته میشد. در هفدهم اسد/مرداد ۱۳۷۷، نیروهای طالبان برای بار دوم شهر مزار شریف را تصرف کردند. بنا به گزارشها طالبان با ورود به کنسولگری ایران در این شهر ۸ دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی را تیرباران کردند. هرچند طالبان هیچگاه مسئولیت قتل آنها را نپذیرفته است.
این تحولات موج بزرگ دوم مهاجران را از افغانستان وارد ایران کرد که تا سقوط طالبان در زمستان ۱۳۸۰ با حمله آمریکا، ادامه یافت.
دهه ۷۰ در ایران در حال بازسازی و رشد اقتصادی در دولت هاشمی رفسنجانی بود و به نیروی کارگران ارزان مهاجر افغانستان نیاز داشت.
دهه ۸۰ و ۹۰؛ در دوره جمهوری مهاجران برگشتند
از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید در افغانستان به رهبری حامد کرزی در سال ۱۳۸۰ که دو دهه دوره جمهوری شناخته میشود بازگشت مهاجرین به افغانستان بیشتر از آمدن آنها به ایران بوده است.
آمارهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نشان میدهد که صدها هزار مهاجر افغان در ایران از ابتدای این دهه به کشورشان برگشتهاند.
میثم واحدی در ایران بزرگ شده و پس از بازگشت به کابل در دولت و سازمانهای بینالمللی در افغانستان و عراق کار کرد. او در دانشگاه هامبورگ آلمان پایان نامه دوره دکتری خود را در مورد «زمینههای همکاری امنیتی» میان افغانستان و ایران مینویسد. آقای واحدی میگوید حضور میلیونی افغانها در ایران یکی از زمینههای همکاری امنیتی میان دو کشور بوده است.
او میگوید ایران از مهاجران به عنوان «یک اهرم فشار» استفاده میکرد و حکومتها در کابل همواره با حالت تضرع از ایران خواستهاند که اخراج اجباری جمعی صورت نگیرد.
در این دو دهه کابل و تهران مناسبات گرمی برقرار کردند. با این وجود بسیاری معتقدند که ایران به طور پنهانی از شورش طالبان در برابر نیروهای آمریکا و ناتو پشتیبانی میکرد. ناامنیهایی که شورش طالبان به ویژه در روستاها ایجاد میکرد شماری مهاجر را دوباره روانه ایران میکرد.
خدیجه عباسی، پژوهشگر انسانشناسی و استاد دانشگاه که خود از نسل دوم مهاجر در ایران است، میگوید آنهایی که به خاطر تولد و سالها زندگی در ایران «لهجه، پوشش و طرز فکر» گرفته بودند، در کشور خودشان متفاوت به نظر میرسیدند.
او که در مورد نسل دوم مهاجران افغان در ایران تحقیق کرده، میگوید: «ما در ایران به دنیا آمدیم، بزرگ شدیم و هویت ایرانی ما قویتر از هر هویت دیگر ما است.»
بنا به سرشماری سال ۱۳۹۵ (۲۰۱۷) در ایران حدود ۶۷ درصد افغانها در این کشور زیر ۳۰ ساله بودند که در واقع بیشتر آنها نسل دوم و یا سوم هستند.
موج سوم مهاجران پس از بازگشت طالبان به قدرت
موج سوم و کنونی مهاجرت افغانها به ایران پس از بازگشت طالبان به قدرت در تابستان ۱۴۰۰ یکباره و به طور مشهودی افزایش یافت. با افزایش حضور افغانها، برخی رسانههای ایران گرانی مسکن در برخی شهرها را به افغانها نسبت دادند.
بنا به آمایش تابستان ۲۰۲۲ به گفته مقامهای ایرانی، در آن زمان طی یک سال حدود یک میلیون افغان وارد ایران شدند.
مقامهای ایران گفتهاند که حدود دو میلیون افغان تا پایان سال جاری خورشیدی به کشورشان بازگردانده خواهند شد. احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی ایران گفته است امسال نیم میلیون دستگیر و طرد شدهاند و ۲۵۰ هزار تن خود برای بازگشت معرفی کردهاند.
صدها هزار تن از کارکنان دولت پیشین پس از سقوط نظام جمهوری به ایران پناهنده شدند. تنها چند هزار تن از آنها در روزهای اول سقوط دولت به آمریکا و سایر کشورهای غربی برده شدند.
همچنین صدها هزار جوان نیز برای فرار از بیکاری راهی ایران شدهاند. سازمان بینالمللی مهاجرت در گزارشی میگوید «در بهار امسال حدود ۴۰ درصد مسافران افغان به ایران گفتند که برای اولین بار به خارج سفر میشوند، بیش از ۹۰ درصد آنها مرد بودند.»
شماری از خانوادهها برای ادامه تحصیل کودکانشان به ویژه دختران که حکومت طالبان از ادامه تحصیل منع کرده به ایران میروند.
در این دوره افغانها کسب و کارهایی در ایران ایجاد کردهاند که دو دهه پیش وجود نداشتند. مهاجران افغان که با گذرنامه در ایران اقامت دارند و متاهل هستند میتوانند گواهینامه رانندگی بگیرند. بنا به آمار کمیساریای سازمان ملل در امور پناهندگان در تهران حدود ۶۰۰ هزار افغان در ایران گذرنامه دارند.
گلی صفری، مهاجر افغان که از ایران به اتریش مهاجرت کرده و هر سال برای دیدار بستگانش به ایران میرود، میگوید «حالا طلا فروشی، پارچه فروشی و کافیشاپ و رستورانهای افغانها باز شدهاند.»
او میگوید افغانهایی مانند خودش برای دیدار اقوام با گذرنامه اروپایی به ایران میروند و بدون محدودیت میتوانند به گردشگری در شهرهای ایران بپردازند.
چه تعداد افغان در ایران هستند؟
جمعیت افغانها در ایران بحث داغ رسانههای این کشور است.
مرکز آمار ایران میگوید طی سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰، تعداد مهاجران افغان حدود ۲ میلیون نفر بود که پس از به قدرت رسیدن طالبان در تابستان ۱۴۰۰، روند ورود مهاجران از افغانستان به کشور شتاب گرفت.
احمد وحیدی، وزیر کشور وقت در ماه مرداد/اسد سال ۱۴۰۲ جمعیت افغانها را «بیش از ۵ میلیون نفر» اعلام کرد. سازمان ملی مهاجرت ایران نیز در بیانیهای اعلام کرد که این سازمان و وزارت کشور تنها مراجع رسمی آمار اتباع خارجی هستند و افغانها در ایران «پنج میلیون» هستند.
مجلس شورای ملی ایران پیش از انقلاب کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو در مورد پناهندگان و الحاقیه ۱۹۶۷ آن را در خرداد ۱۳۵۴ تصویب کرد اما جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه مبتنی بر آن با پناهندگان افغان رفتار نکرده است.