به گزارش خبرگزاری مهاجر، حمله مسلحانه رحمانالله لکنوال، فردی با سابقه همکاری با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در افغانستان، به نیروهای گارد ملی ایالات متحده در نزدیکی کاخ سفید، موجی از واکنشها و نگرانیهای گسترده را در میان جامعه مهاجران افغان و کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخته است. رسانههای آمریکایی این فرد را به عنوان یک مهاجر افغانستانی معرفی کردهاند؛ موضوعی که علاوه بر ابعاد امنیتی، پیامدهای اجتماعی و روانی قابل توجهی به همراه داشته است.
فشار روانی بر جامعه مهاجر
بسیاری از مهاجران افغان تأکید کردهاند که دلیل اصلی ترک وطن، دوری از خشونت و ناامنی بوده است. با این حال، وقوع چنین حوادثی بار دیگر آنان را در موقعیت دشوار دفاع از هویت ملی قرار داده است.
اصغر اشراق، روزنامهنگار افغان، در واکنشی صریح نوشته است: «رفتار یک گروه محدود، حیثیت یک ملت را زیر فشار میبرد.» او معتقد است تصویر افغانستان در جهان طی سالهای اخیر با بحرانها و خشونتها گره خورده و همین امر بیان هویت افغانستانی را برای بسیاری دشوار ساخته است.
حميرا قادری، نویسنده و فعال فرهنگی، نیز این حادثه را ضربهای سنگین بر سرنوشت هزاران مهاجر دانسته و نوشته است: «جهالت یک گروه، دامن تمام مردم را گرفته است. مردمانی که نه راه بازگشت دارند و نه راهی روشن در پیش رو.»
انتقاد مهاجران از تندروها
برخی کاربران افغان با لحنی انتقادیتر به موضوع پرداختهاند. هومن اوستا در واکنش خود نوشته است: «افغانستان به جای انسان، هیولا تحویل جامعه جهانی داده است.» او با وجود تأکید بر حفظ حرمت مهاجران شریف، نگرانی عمیق خود را نسبت به تداوم کلیشههای منفی علیه افغانها ابراز کرده است.
ابعاد امنیتی و سیاسی
در کنار واکنشهای احساسی، برخی تحلیلگران بر جنبههای امنیتی و سیاسی حادثه تمرکز کردهاند. سیدعبدالله نایاب، خبرنگار افغان، این رویداد را نتیجه ضعف در روند شناسایی و گزینش همکاران افغان توسط آمریکا دانسته است.
عزیز بارز، نویسنده و پژوهشگر، نیز پرسشهایی درباره دقت بررسیهای امنیتی و روانشناسی در روند انتقال همکاران افغان به آمریکا مطرح کرده و تأکید کرده است که این پرسشها نباید به معنای متهمکردن هزاران نیروی صادق افغان باشد، بلکه ضرورتی برای جلوگیری از تکرار چنین رویدادهایی است.
نگرانیهای مهاجران و تصمیمات سیاسی
مجموع واکنشها نشان میدهد که جامعه مهاجر افغانستان با ترس و نگرانی به پیامدهای این حادثه مینگرد. هنوز مشخص نیست تصمیمات تازه دولت ترامپ تا چه اندازه میتواند بر وضعیت زندگی هزاران مهاجر افغان در آمریکا تأثیر بگذارد.
هسته اصلی انتقادها بر این واقعیت استوار است که مهاجران، دانشجویان و پناهجویانی که خود قربانی خشونت و تبعیض بودهاند، اکنون ناچار به پرداخت هزینه اعمال کسانی هستند که هیچ ارتباطی با آنان ندارند.
تصمیمات شتابزده و سختگیرانه دولت آمریکا در قبال مهاجران افغان، بار دیگر یادآور برخوردهای تحقیرآمیز و از بالا به پایین این کشور نسبت به ملت افغانستان است. در حالیکه جرم یک فرد هرگز نمیتواند به یک ملت نسبت داده شود، این رویداد نشان میدهد که سیاستهای آمریکا بیش از هر چیز بر منافع خود متمرکز است و نه بر حمایت واقعی از ملتها.