نیم قرن پیش، زنان نقش بارزی در تئاتر افغانستان داشتند و هنرپیشههایی ظهور کردند که به مبارزه با تابوها میپرداختند. این زنان در زمان خود مترقی و پیشرو بودند و برای تغییر از طریق هنر تلاش میکردند. تئاتر افغانستان در آن دوره با اقتباس از نمایشنامههای مطرح دنیا، نسبت به سینما پیشرو بود.
حبیبه عسکر از زنان پیشگام در هنر بازیگری تئاتر و سینمای افغانستان که حالا هشتاد ساله است و سالهاست که در استرالیا زندگی میکند، میگوید: «ما در زمانه بهشدت تاریک بسر میبریم. ولی مبارزه ملتها نشان داده که ایستادن برای حقوق و عدالت ممکن است. به عنوان زنی که سالهای متمادی در بخش هنر کار کردم، از زنان میخواهم صداى خود علیه تاریکی را خاموش نکنند. همبستگی ما مىتواند به ایجاد صدای قویتر کمک کند.»
خانم عسکر میگوید: «سخن من به مردان افغانستان اين است که حمایت و همراهی شما برای برابری و احترام به حقوق زنان بسیار مهم است. با ایستادن کنار زنان و حمایت از حقوق مدنی آنها، نگذارید دختران تان بیسواد بمانند. نگذارید حقوق آنان در خانواده و اجتماع پایمال شود.»
حبیبه عسکر از اولین زنان بازیگر تئاتر افغانستان است که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی بدون حجاب روی صحنه تئاتر در کابل ظاهر شد. او از نیمه دوم دهه سی تا پایان شصت خورشیدی بیش از ۴۰۰ نمایشنامه تئاتر و نمایش رادیویی اجرا کرد. صدای این هنرمند در نمایشنامههای دنبالهدار رادیو کابل برای مردم افغانستان آشنا بود. او همچنین در فیلم سینمایی «طلبکار» ساخته خالق علیل نیز در کنار رفیق صادق بازی کرد که با استقبال روبرو شد.
او از سالنهای تئاتر «کابل ننداری»، «زینب ننداری»، «شهری ننداری»، «پوهنی ننداری» و «افغان ننداری» در کابل و سالن تئاتر شهر هرات و مزار شریف یاد کرد که روزگاری نمایشنامههایی از نویسندگانی از جمله مولیر، شکسپیر، ماکسیم گورکی، آنتوان چخوف، تنسی ویلیامز، نیکلای گوگول و برتولت برشت در آنجا اجرا میشد و او در بیشتر نمایشنامهها نقش بازی کرد.
او همچنین از رشید لطیفی، عبدالغفور برشنا، مقدس نگاه، عبدالقیوم بیسد، یوسف کهزاد، محمد علی رونق، احمد شاه علم، حمید جلیا، دکتر اسدالله حبیب و دکتر نعیم فرحان یاد کرد که با نوشتن نمایشنامههای بومی برای ایجاد تغییر در جامعه تلاش میکردند.
حبیبه عسکر بخش کوتاهی از نمایشنامه «هملت» اثر شکسپیر را یا صدایش خواند.
«آیا بزرگی آدمی در آن است که زخم فلاخن و تیرهبختی ستم پیشهها را تاب آورد؟
یا آنکه در برابر دریای فتنه و آشوب مبارزه کند؟
آیا میتوان دراین تاریکی، خود را با خنجری برهنه آسوده ساخت؟
یا آنکه در برابر ظلم و تاریکی ایستاد و علیه آن فریاد کشید؟
آیا میخواهیم به ظلم زمانه، تازیانه و بیداد ستمگران پایان دهیم؟
بودن یا نبودن؟ پرسش این است.»
حضور زنان در تئاتر افغانستان و ایستادن علیه تابوها

از آغاز ۱۳۰۰ خورشیدی، حضور زنان به عنوان بازیگر در تئاتر افغانستان با مخالفت جریان دینی – سنتی همراه بود و نوعی شرم تلقی میشد. به دلیل این تابو تا دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، مردان با پوشیدن لباس زنانه و استفاده از گیس مصنوعی، نقش زنان را در تئاتر بازی میکردند. خانم عسکر میگوید: «شکستن این تابوی سنتی از اوایل دهه سی خورشیدی شروع شد و دختران مکتب نسوان و خانواده برخی اهالی فرهنگی مانند مقدس نگاه، استاد بیسد، خانواده نورانی و شخص زینب سراج، نقش مهمی را در ورود زنان به عرصه تئاتر داشتند.»
زینب سراج، بنیانگذار مؤسسه نسوان در افغانستان، اولین سالن تئاتر و سینمای زنان را با نام «زینب ننداری» در ۱۳۲۶ خورشیدی در کابل تاسیس کرد که به یک مرکز فرهنگی مهم برای زنان تبدیل شد.
قبل از آن اولین گروه تئاتر زنان در کابل با نام «تئاتر بهار» تاسیس شده بود که در باغ زنانه شهرآرا به اجرای نمایشنامه میپرداختند.
حضور بازیگران زن در تئاتر افغانستان از دهه سی تا شصت خورشیدی پررنگ بود.

بازیگران زن از جمله نسرین نگاه، زلیخا نگاه، حبیبه عسکر، خانم ژیلا، ساجده نگاه، زلیخا نورانی، نورتن نورانی، شریفه دانش، نجیبه دنیا، پروین صنعتگر، محبوبه جباری، زرغونه آرام، میمونه غزال، خورشید پایا، اقلیما مخفی، انیسه وهاب، نسیمه رعنا، ملیحه احراری و سایر بازیگران زن در نمایشنامهها نقشآفرینی داشتند. تعدادی این زنان با تابوها مبارزه کردند و برای تغییر در جامعه ایستادند.
حبیبه عسکر میگوید: «به یاد دارم تعدادی همکاران خانم، راه دشواری را برای ورود به تئاتر طی کردند اما موفق شدند و تابوها را شکستند. تعدادی دیگر نیز توسط خانوادههایشان حمایت شدند. پدرم وقتی دید در تئاتر آدمهای فرزانه تلاش میکنند، از من حمایت کرد. آرام آرام تعدادی دختران در مکاتب به تئاتر روی آورند و تئاتر معارف و دانشگاه رونق گرفت. بعد از اجرای هر تئاتر، تماشاگران به پا میایستادند و ما را تشویق میکردند.»

«در تئاتر مانند یک خانواده بودیم»
حبیبه عسکر دوران طلایی تئاتر افغانستان را دهه چهل و پنجاه خورشیدی میداند: «همه زنان و مردان در بخش تئاتر مانند یک خانواده بودیم و با صمیمت کار میکردیم. آن دوره، دوره طلایی تئاتر افغانستان بود. سالنهای تئاتر مملو از خانوادهها بود و چوکی (صندلی) خالی دیده نمیشد.»
او با اشاره به کمدی «خرس» اثر چخوف و نمایشنامه «مادر» اثر گورکی که او نقش اول زن را در آنها بازی کرده بود، گفت: «مردم خواهان ادامه اجرای نمایشنامه مادر بودند. ما مدت سه ماه این نمایش را اجرا کردیم و تکت آن هر هفته در کابل پیش فروش میشد.»

شیوه بازیگری حبیبه عسکر
حبیبه عسکر بازیگری را از نوجوانی در مکتب نسوان کابل شروع کرد و بعد وارد صحنه بزرگ تئاتر پایتخت شد. خانم عسکر در نقشهای تراژدی، روانکاوانه و کمدی بازی کرده است.
روش بازیگری او براساس تئوری «استانیسلاوسکی» نظریهپرداز و کارگردان روسی تئاتر بوده است که عبدالقیوم بیسد ترویج کننده این روش در تئاتر افغانستان بود. فرو رفتن در عمق نقش، زندگی با درون کاراکتر و واقعیتپذیری شخصیت، از اصول اصلی این روش است که حبیبه عسکر از آن پیروی کرده است.
حبیبه عسکر در سال ۱۳۴۰ عنوان بهترین هنرپیشه سال افغانستان را دریافت کرد. بازی خانم عسکر در نمایشنامه «زیر درختان نارون» اثر یوجین اونیل که در سال ۱۳۴۲ در کابل اجرا شد، توانایی این هنرپیشه تئاتر و سینما را بیشتر به نمایش گذاشت.
حبیبه عسکر در دهه شصت خورشیدی بازی متفاوتی را در نمایشنامه «زنان عصبی» ارنست بلوم نویسنده فرانسوی در «کابل ننداری» اجرا کرد که به اتفاق زرغونه آرام و سایر بازیگران زن مورد تحسین قرار گرفت. کارگردان دو نمایشنامه «مادر» و «زنان عصبی» نعیم فرحان بود و نسخه تلویزیونی «زنان عصبی» چندبار از تلویزیون ملی افغانستان پخش شد.
اجرای نمایشنامه همراه با ساربان

حبیبه عسکر در اواخر دهه سی خورشیدی با عبدالرحیم ساربان آوازخوان افغانستان در نمایشنامه «مادر» بازی کرد.
ساربان قبل از شهرتش در موسیقی و آوازخوانی، به بازیگری در تئاتر میپرداخت.
حبیبه عسکر در خصوص تجربه بازی مشترک تئاتر با ساربان میگوید: «من و ساربان در نمایشنامه مادر اثر گورکی کنارهم بازی کردیم. ساربان، توانایی خارقالعاده در اجرای نقشها داشت و صدای او در میان بازیگران مرد بینظیر بود. همچنین ساربان حافظه بسیار قوی برای حفظ دیالوگهای هر پرده از نمایشنامه را داشت و غرق نقش کاراکتر میشد.»
ساربان غیر از نمایشنامههای نوشته شده توسط نمایشنامهنویسهای افغانستان، در آثار ترجمه شده از برشت، مولیر و چخوف نیز بازی کرد.

موسیقی زنده در تئاتر افغانستان
اولین بار موسیقی زنده در سالن تئاتر افغانستان توسط استاد غلام حسین پدر استاد محمدحسین سرآهنگ در نمایشنامه «میراث» نوشته رشید لطیفی و در اواخر دهه بیست خورشیدی نواخته شد.
با افتتاح سالن کابل ننداری در ۱۳۴۱ خورشیدی، از ارکستر بزرگ موسیقی در تئاتر افغانستان نیز استفاده شد. کابل ننداری با استیژ ۳۶۰ درجه متحرک آن، یکی از سالنهای مهم تئاتر در منطقه بود.
خانم عسکر میگوید: «سالن کابل ننداری با نمایشنامه «شام زندگی» نوشته رشید لطیفی و به کارگردانی شمس قیاموف کارگردان تاجیکستانی اغاز به کار کرد و رهبری ارکستر موسیقی نمایشنامه را استاد سلیم سرمست برعهده داشت که ۲۲ نوازنده در پردههای مختلف نمایشنامه موزیکال اجرا کردند.»
انفکاک نسلها در فرهنگ و هنر
حبیبه عسکر، زن پیشگام در تئاتر و سینما، و با توانایی بالایی که در بازیگری دارد، اما طی دو دهه گذشته، پیشنهادی برای بازی در نمایشنامه تئاتر و یا حضور در فیلمهای افغانستان دریافت نکرد. موضوعی که میتواند به انفکاک و فراموشی نسلها در افغانستان ربط داشته باشد.
خانم عسکر در مورد عشقاش به تئاتر گفت: «تئاتر ارتباط مستقیم با مخاطب دارد. بازیگر تئاتر، ارتباط رو در رو با تماشاگر دارد و حس قوی میان دو طرف ایجاد میشود. این نکتهای است که در سینما نیست. بازی در صحنه تئاتر، امکان تکرار ندارد اما بازیگر سینما فرصت تکرار صحنه و رفع اشتباه خودش مقابل کمره را دارد. تئاتر از نظر من، هنر زندگی در نقش و خلاقیت در لحظه است.»
