بیا که بارِ دیگر «ریز و چاک چاک» شوی
به گوشه گوشه پنجشیر زیر خاک شوی..
بیا که هر یکی از ظلمِ تو جگر خون است
ز تخت و تازِ تو دشت و دمن دگرگون است
بیا بیا که تو «نا دیده زور باتوری…!!!»
به ریش و پشم پراز چِرک خویش مغروری
بیا که با تو دهم «درس» تا شوی آدم
که تا بدانی که کوه پایه هاست بس محکم
بیا که تا تو ازین ره به کامِ مرگ روی
بدونِ هی هی و غوغا و ساز و برگ روی
شاعر: رضا واثق
Post Views: 1,615