به گزارش خبرگزاری مهاجر، یکی از ویژگیهای مشترک نویسندگان و آثاری که طالبان در افغانستان ممنوع کردهاند، تکیه عمیق بر زبان و ادبیات فارسی است. به گفته کارشناسان، ممنوعیت ادبیات در واقع مقدمهای برای تضعیف و حتی حذف تدریجی زبان یک ملت است.
احمدسعید کاظمی، یکی از تحلیلگران فرهنگی، ادبیات را به «لنگر کشتی» تشبیه کرد و گفت: «تا زمانی که ادبیات در دل جامعه زنده باشد، کشتی ملت در طوفانها استوار میماند؛ اما وقتی ملتی از ادبیات خودش محروم شود، دلبستگیاش به زبان مادری کمرنگ میشود و پذیرش زبانهای بیگانه برایش آسانتر خواهد شد.»
وی دلایل این سیاست فرهنگی طالبان را چند مورد دانست:
- تلاش آگاهانه برای ضربه زدن به فرهنگ و زبان فارسی و جامعه فارسیزبان افغانستان (چون چنین ممنوعیتی برای آثار به زبانهای دیگر دیده نمیشود).
- ایجاد فشار و تنگنا برای فارسیزبانان تا جایی که به مهاجرت و تخلیه کشور از این اقوام منجر شود.
پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت این ممنوعیت از نظر کاظمی:
- محرومیت گسترده کتابخوانان، دانشجویان و پژوهشگران از منابع مهم علمی و ادبی.
- توقف رشد دانش و ادبیات در کشور (چون کتاب غذای روح و فکر انسانهاست).
- افزودن یک چالش جدید به شکاف دیرینه میان مردم و حکومت، که راه آشتی ملی را سختتر میکند.
- تشدید شکافهای قومی و زبانی؛ مردم احساس تبعیض میکنند و کینهای تازه نسبت به گروههای قومی حاکم شکل میگیرد، که خود مانع بزرگ وفاق ملی و ملتسازی است.
درباره تأثیر بر روابط ایران و افغانستان، کاظمی معتقد است:
از منظر مردمی تأثیر منفی چندانی ندارد و حتی ممکن است مردم را برای یافتن راههای دیگر (مثل نسخههای دیجیتال) مصممتر کند. اما در سطح رسمی، دیپلماتیک و دانشگاهی، فاصله و سردی بیشتری بین دو کشور ایجاد خواهد کرد.
وی تأکید کرد که در عصر اینترنت و دسترسی گسترده به نسخههای الکترونیکی، طالبان عملاً نمیتواند مردم را از مطالعه این آثار محروم کند. نگرانی اصلی او نه «عدم دسترسی»، بلکه «ایجاد کدورت اجتماعی و سیاسی جدید میان اقوام و گروههای مختلف افغانستان» است.
کاظمی در پایان از همه نویسندگان، شاعران، اهل قلم، دانشگاهیان و رسانهها خواست این موضوع را به یک مطالبه عمومی تبدیل کنند و با مقاومت فرهنگی و فکری، جلوی ادامه این سیاست را بگیرند.