چهارشنبه 13 حمل 1404 برابر با Tuesday, 1 April , 2025

بانوی پاورلیفتینگ مهاجرت: حداقل بشکه‌های آب شیرین خانه مادرم را حمل می‌کنم

فیروزه مرادی

خبرگزاری مهاجر- در دنیای ورزش‌هایی که اغلب در اختیار ورزشکاران مرد است، برخی از زنان همچنان برای به رسمیت شناخته شدن کوشش می‌کنند و ادامه می‌دهند و الهام‌بخش نسل‌های بعد از خود می‌شوند. خبرگزاری مهاجر در گفت و گوی اختصاصی با فیروزه مرادی به تلاشهای او در این راستا می‌پردازد. این بانوی ورزشکار مهاجر در مسابقات کشوری جمهوری اسلامی ایران، مولتی پرس و لیفت، در استان زنجان، زمستان ۱۴۰۳ به جایگاه چهارم رده‌بندی دست یافته است.

 

خبرگزاری مهاجر: چه چیزی شما را به ورزش پرس و لیفت علاقه‌مند کرد؟

مرادی: بگذارید خاطره‌ی ورزشکار شدنم را بگویم. یادم است قبل از این‌که کلا بدنسازی را شروع کنم از ورزش متنفربودم. در مدرسه زنگهای ورزش بدترین ساعات من بود. پنج سال پیش، یک بار اتفاقی در اینستاگرام عکس دوتا دمبل دیدم. خیلی خوشم آمد. پسرخاله‌م دوتا دمبل داشت. امانت گرفتم و شروع کردم در خانه ورزش‌کردن. روزی که دنبال دمبلهایش آمد من گریه می‌کردم. بعد از آن با گچ و سیمان و قوطی‌های رب و روغن دمبل‌های ورزشی در وزنهای مختلف درست کردم و یک سال با همان قوطی رب و روغن ورزش کردم. هشت ماه پیش اتفاقی با ورزش پاورلیفتینگ آشنا شدم و بعد از اولین مسابقه که مقام دوم را آوردم جدی‌تر شروع کردم و هرچه گذشت برایم جذابتر شد. حس جنگیدن می‌دهد. ایستادن در مقابل خودم. ورزش پاورلیفتینگ هم دقیقا همین حس را می‌دهد و هربار که رکوردهایم بالاتر می‌رود جنگ با خودم شدت می‌گیرد و این من را به وجد می‌آورد.

 

خبرگزاری مهاجر: با وجود داشتن مصدومیت کمر در مسابقات کشوری شرکت کردید. چه چیزی شما را به حضور در این مسابقات قدرتی کشوری ترغیب کرد؟

مرادی: مسابقات کشوری زنجان اولین تجربه‌ام از مسابقات کشوری بود و من با وجود درد، برای تجربه‌ای جدید راهی شدم. چیزهای زیادی از سطح مسابقات کشوری شنیده بودم و می‌خواستم از نزدیک ببینم و خودم را در آن سطح محک بزنم.

 

خبرگزاری مهاجر: لطفا توضیح بدهید برنامه تمرینی شما به چه صورت است و چه مدت زمان را به تمرین اختصاص می‌دهید؟

مرادی: از آن‌جایی که پاورلیفتینگ یک ورزش قدرتی است هفته‌ای یک الی دو بار تمرین می‌کنم. چون درکنارش بدنسازی هم کار می‌کنم برای همین زمان بیشتری را نمی‌توانم اختصاص بدهم. بدنم نیاز به ریکاوری دارد‌.

 

خبرگزاری مهاجر: چه نوع تغذیه‌ای برای یک ورزشکار قدرتی ضروری است؟ آیا رژیم غذایی خاصی را دنبال می‌کنید؟

مرادی: واقعیتش هرکسی می‌شنود من اهل رژیم نیستم جا می‌خورد. ولی خب البته که برای این ورزش باید رژیم خاصی داشت. رژیمهای پرکالری و انرژی‌دهنده. پاور به‌شدت سنگین است و گاهی بدن را در آن واحد تخلیه می‌کند. کربوهیدرات و مغزیجات منبع تامین انرژی خوبی هستند.

 

خبرگزاری مهاجر: چطور با چالشهای اجتماعی که به عنوان یک زن با آن رو به رو هستید مقابله می کنید؟

مرادی: واقعا سخت است و واقعا در چالشهای متعددی هستم، ولی چیزی که باعث مقابله و مبارزه ام می‌شود عشق است. خانواده‌ام همیشه تحت هر شرایط حامی مالی و عاطفی من بودند. من همیشه به حامیان خودم افتخار می‌کنم. حمایتگر خوب خودش انگیزه است.

 

خبرگزاری مهاجر: چگونه خود را برای مسابقه (قوی‌ترین) آماده می‌کردید ؟ چه تمرینات خاصی انجام می‌دادید؟

مرادی: من قبل از آماده شدن برای مسابقات قوی‌ترین زنجان آسیب دیدم ومتأسفانه نتوانستم تمرین خاصی داشته باشم، ولی برای آماده شدن، سطح تمرین ها سختتر و فشرده تر می‌شود. تمرینات پاورلیفتینگ را، تا زمانی که علاقه نداشته باشی نمی‌توانی انجام بدهی چون واقعا نفس‌گیر است.

 

خبرگزاری مهاجر: چه لحظاتی در طول مسابقه برایت حساس‌تر بود؟

مرادی: به‌نظرم حساس‌تر از مسابقه دادن، لحظات اعلام نتایج است. من در آن دقایق واقعا استرس شدیدی را تجربه می‌کنم حتی نمی‌توانم پاسخ تماس بدهم. ولی در مسابقه زنجان استرس کمرم باعث شد در حرکت دوم یک لحظه بدنم تخلیه شود. بعد از حرکت دوم فقط هرچه دم دستم بود می‌خوردم و هرکدام از بچه ها با عجله از این طرف و آن طرف خوراکی آوردند تا بدنم پر شود. این را هم بگویم روز مسابقه کمربند نداشتم و یک کمربند حرفه ای از یکی از شرکت‌کننده ها گرفتم. مدل بستنش را فقط یکی از بچه هایمان بلد بود. اسمم را که خواندند دیدم هم‌تیمی ام نیست. همه کل سالن را گشتیم دنبالش ولی پیدایش نکردیم. ورزشکارفقط یک دقیقه زمان دارد تا وزنه را بلندکند و من۳۰ثانیه زمانم را از دست دادم، ولی نمی‌توانستم بدون کمربند بروم چون در لیفت، لوازم مخصوصا کمربند اجباری است. دلیل دیگرش این بود که من کمرم دچار آسیب بود. چون زمان نداشتم کمربند دور کمرم بود، ولی قفلش باز بود. با استرس وحشتناک و یاعلی گویان وزنه را بلند کردم. یادم است رنگ استادم مثل گچ سفید شده بود و خودم بدتر از ایشان. تقریبا برای من ریسک بود. حتی الان هم که یادم می آید استرس می‌گیرم.

 

خبرگزاری مهاجر: شما چالش‌های زیادی مثل مهاجربودن، زن بودن و مادربودن داشتید چطور از این چالش‌ها عبور کردید؟

مرادی: در مسابقه استانی اصفهان به این‌که اتباع هستم گیر دادند و اجازه ندادند در مسابقه شرکت کنم. من مدرکم را گرفتم و با بغضی که در حال انفجار بود رفتم به اتاق رییس که آقای محترمی هم بودند. به ایشان گفتم من یک اتباع قانونی هستم و بیمه‌ی ورزشی هم برایم صادر شده و مسئولان به من می‌گویند اجازه شرکت نداری. ایشان مدارک را چک کردند و گفتند بله شما کاملا قانونی هستید و می‌توانید شرکت کنید. همچنین این را هم بگویم من خیلی شنیدم که گفتند زن را چه به این ورزش‌ها. زن ضعیف است. بدنش با مرد فرق دارد، آخرش ناقص می‌شوید… من وقتم را برای توضیح به این نوع تفکرخرج نمی‌کنم و بی‌توجه عبور می‌کنم. حتی متخصصی که برای کمرم رفتم هم گفت ول کن این ورزش را… ولی عشق که باشد چالش‌ها را می شود پشت سر گذاشت.

 

خبرگزاری مهاجر: چه تفاوت‌هایی بین این مسابقه با مسابقاتی که قبلا شرکت کردید مشاهده کردید؟

مرادی: در مسابقات کشوری کسانی حاضر می‌شوند که حرفی برای گفتن داشته باشند. حتی خود مربی ها و داورها هم شرکت می‌کنند که این باعث می‌شود آنجا میدان نبرد شود چون سطح کشوری است از تمام نقاط حضور دارند. قطعا مقام کشوری، امتیاز خیلی بیشتری دارد و رزومه ی ورزشکار را خیلی درخشان می‌کند.

 

خبرگزاری مهاجر: به نظر شما ورزش چه نقشی در زندگی افراد می‌تواند داشته باشد؟

مرادی: یک جا نوشته بود، باشگاه ما را از چه افسردگی‌هایی نجات داد و کسی نفهمید. ورزش واقعا فقط برای جسم نیست. عمیقا می‌گویم یک نوع پاکسازی روح و روان است. یک نوع سبک زندگی. یاد می‌دهد سرسخت‌تر باشی. ناخودآگاه نظم می‌دهد به امور زندگی.

من وقتی ورزش می‌کنم انگار انسان مفیدتری هستم. من قبل از ورزش بنیه ضعیف و شکننده ای داشتم، ولی الان حس قدرت دارم. حداقل بشکه های آب شیرین خانه مادرم را حمل می‌کنم و در اثاث‌کشی‌ها، گزینه مورد توجهی هستم.

 

خبرگزاری مهاجر: پیشنهاد یا حرفی به کسانی که می خواهند این ورزش را شروع کنند؟

مرادی: برای بدنسازی صبرداشته باشید. برای شاخ و برگدارشدن، اول باید جوانه بزنید. و برای پاورلیفتینگ اگر روحیه جنگی دارید وارد میدان شوید و اما این را هم به خاطر داشته باشید هیچ میانبری وجود ندارد. فقط و فقط پله پله. حتی کسانی هم که هورمون تزریق می‌کنند در باشگاه زیر وزنه‌ها له می‌شوند..

 

خبرگزاری مهاجر: حرف آخر؟

مرادی: دوست دارم این را بگویم که در مسابقه استان اصفهان پسرم  گفته بود با طلا برگرد مامان… و من در تمام ساعات مسابقه مادری بودم که تلاش می‌کرد برای پسرش طلا برنده شود نه برای  رزومه ی ورزشی‌اش. هیچ‌وقت لحظه ای را که اسم‌ام را به عنوان نفر اول مسابقه اعلام کردند یادم نمی‌رود. چون توانستم به قولی که به پسرم داده بودم عمل کنم.

/انتها/

 

مصاحبه کننده: راضیه سادات حسینی

لینک کوتاه: https://mohajer.news/?p=9582
Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Email
۰ ۰ رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از


۰ نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
آخرین دیدگاه ها
پر بازدیدترین ها
۰
دیدگاه شما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x