بصیر احمد حسین زاده، خبرنگار، گوینده ونویسنده مهاجر افغانستانی است که در سال 1351 خورشیدی درشهر کهنه هرات، در بازار خشک، کوچه چوب خانه چشم به جهان گشود.
احمد حسین زاده تا صنف دوم ابتدایی را در هرات درس خواند و پس از آن به دنبال بحران های سیاسی نظامی که در افغانستان به وجود آمد، بعد از کودتای هفت ثور 1357 و به دنبال آن تجاوز شوروی به افغانستان، خانواده بصیر احمد حسین زاده ناچار به مهاجرت به ایران و سکونت در مشهد شدند.
به دلیل شرایط بد اقتصادی و مالی خانواده حسین زاده، وی نتوانست تا پانزده سالگی به مدرسه برود؛ تا اینکه توانست از طریق نهضت سواد آموزی وارد مدرسه شود.
روزها کار میکرد و شب ها درس میخواند، شوق و علاقه او به همراه تشویق اطرافیان روز به روز افزوده میشد. او مدرک دیپلم خود را در جمهوری اسلامی ایران گرفت. در سفرهایی که بعدها به هرات کرد با دانشگاه ژورنالیزم آشنا شد.
با توجه به این که علاقه شدیدی به خواندن و نوشتن داشت رفته رفته با اهالی رسانه و قلم آشنایی پیدا کرد او در یکی از مصاحبه هایش میگوید:” درهمان دوره هایی که من در کلاس نهضت سواد آموزی بودم، وقتی به من میگفتند یک انشا بنویس، انشا هایی که مینوشتم را میبرند و به اداره کل و به آنها جایزه تعلق میگرفت”.
“از طریق اردویی که به صورت اتفاقی رفتیم با دوستان خود استاد محمد کاظم کاظمی و سید ابوطالب مظفری اشنا شدم و این آشنایی باعث شد من به سمت رسانه کشیده شوم و چند وقت بعد از آن عنوان خبرنگار و روزنامه نگار را یدک میکشیدم. برخی از دوستان هم مرا نویسنده صدا میزدند، که اگرچه خود را مستحق هیچکدام از این کلمات نمیدانم؛ چون معتقدم من خطی روی آب میکشم و هنوز خیلی کار دارد تا بتوانم این عنوان هایی که به من میدهند را کسب کنم”
بصیر احمد حسین زاده از جوانی با مجموعه های فرهنگی فعال در مشهد آشنا شد و چون ذوقی خاص در روزنامه نگاری داشت خیلی زود به همکاری با نشریات مهاجر در دهه هفتاد روی آورد؛ دهه هفتاد دوران اوج فعالیت های مطبوعاتی مهاجرین بود و نشریات متعددی از سوی احزاب و تشکل های اجتماعی و فرهنگی منتشر میشدند و حسین زاده در بیشتر این نشریات قلم می زد. از جمله فعالیت های مهم مطبوعاتی او در این سالها همکاری با مجله “در دری” است.
او با اهل ادب و هنر مهاجر آشنایی و ارتباط زیادی داشت، با بسیاری از آنها همنشین بود یا مکاتبه داشت برای همین سبب میشد که بتواند روایت گر فعالیت های زندگی و همینطور درگذشت این گروه باشد.
اولین نوشته بصیر احمد حسین زاده در سال 1373 در رابطه با وضعیت مهاجرین افغانستانی در ایران، که در روزنامه توس همان زمان که در مشهد منتشر میشد بود که با استقبال زیادی همراه شد. از همان زمان رفته رفته شروع به نوشتن و همکاری با رسانه ها کرد.
بصیر احمد حسین زاده در طول این چند دهه گذشته سردبیر و مدیر و مسئول چندین نشریه بود و سالها مسئولیت “فصله نامه شهدا” که از طرف موسسه خیریه سید الشهدا منتشر میشد را بر دوش داشت.
وی عضو هیئت تحریری فصلنامه “در دری” و خط سوم بود و در بخش هنر فعالیت میکرد؛ از حسین زاده مقالات زیادی در فصلنامه در دری و خط سوم با موضوعات گوناگون منتشر شده است.
بصیر احمد حسین زاده مدتی در دهه هشتاد مسئول خانه ژورنالیستان افغانستان بود. او به مدت ده سال مسئول فرهنگی موسسه خیریه حضرت سید الشهدا بود که در حال حاضر هم عضو هیئت امناء این موسسه است که کارهای عام المنفعه برای مردم و فقرا و نیازمندان انجام میدهد.
تاکنون بیش ازصد مقاله در روزنامه های مختلف و در نشریات مختلف و در سایت های بی المملی و در خبرگزاری های مختلف جهان از بصیر احمد حسین زاده منتشر شده است.
بصیر احمد حسین زاده به مدت دوازده سال به عنوان مشاور و پژوهشگر، نویسنده، خبرنگار و عکاس با خبرگزاری فارس بخش بین المللی همکاری مستمر داشته است و به گفته خودش در حال حاضر هم گهگاهی با این خبرگزاری همکاری دارد.
چندین سال میشود که حسین زاده به عنوان تهیه کننده و مشاور رسانه ای به روش های مختلف با اهالی مطبوعات در “رادیو دری” فعالیت دارد.
از تألیفات بصیر احمد حسین زاده میشود به کتاب “تاریخ ارتباطات” که در سال 1384 خورشیدی در افغانستان منتشر شد اشاره کرد.
فعالیت های قلمی بصیر احمد حسین زاده به نوشتن در مطبوعات خلاصه نشد، او در زمینه کار هی اجرایی در حوضه مطبوعات هم فعالیت هایی داشت؛ در حوالی سال 1375 اتحادیه فرهنگی افغانستان در مشهد تاسیس شد و در کنار این اتحادیه، خانه روزنامه نگاران افغانستان ایجاد شد و بصیر احمد حسین زاده به انتخاب اهالی مطبوعات مشهد مدیریت آنرا به عهده گرفت؛ البته وی در عمل نشان داد که بیشتر اهل نوشتن و تحقیق است تا کارهای اجرایی و این را تألیف کتاب “ارتباطات تاریخ افغانستان” نشان داد.
بصیر احمد حسین زاده عکاس نیزهست و «باغ نامه هرات» و «حوض نامه » هرات از آثار اوست.
از دیگر کتاب های بصیر احمد حسین زاده میشود به “تاریخ افغانستان به روایت روزنامه اطلاعات” اشاره کرد. این کتاب حاصب کاوش مفصل و تلاش چندساله او در روزنامه اطلاعات ایران در حدود یک قرن پیش است. او با مراجعه به نسخه های قدیمی روزنامه اطلاعات، همه ی مطالبی را که در دهه های اول قرن گذشته در این روزنامه درباره افغانستان منتشر شده، استخراج کرده و در این کتاب و در این کتاب گرد آورده است.