شنبه 22 قوس 1404 برابر با Saturday, 13 December , 2025

افغان‌ها در مهاجرت: سرگردان میان ریشه‌های هویتی گذشته و دنیای نو

دکتر شمس قدم‌آبادی در یادداشت اختصاصی برای ایراف نوشت: مهاجرت افغان‌ها، با وجود تهدیدها و چالش‌های اجتماعی، فرصتی برای بازتعریف و حفظ هویت اسلامی و افغانی آن‌ها فراهم کرده است؛ ایجاد «حباب‌های فرهنگی» و مشارکت فعال در جوامع میزبان می‌تواند هم تعلق به ریشه‌ها را تقویت کند و هم سازگاری تدریجی با دنیای نو را ممکن سازد.
افغان‌ها در مهاجرت: سرگردان میان ریشه‌های هویتی گذشته و دنیای نو

مهاجرت یکی از پدیده‌های بنیادین تاریخ بشر است که در هر دوره با خود فرصت‌ها و تهدیدهایی به همراه آورده است. جامعه افغانستان در دهه‌های اخیر به دلیل جنگ‌ها و بی‌ثباتی سیاسی، یکی از پرجمعیت‌ترین جوامع مهاجر را در منطقه و جهان تشکیل داده است. حضور افغان‌ها در کشورهای مختلف، به‌ویژه در غرب، نه‌تنها چالش‌های انطباق و فشارهای اجتماعی را برای آنان ایجاد کرده، بلکه زمینه‌هایی تازه برای بازتعریف هویت دینی، فرهنگی و قومی نیز فراهم آورده است. در این میان، توانایی جامعه مهاجر افغان در حفظ عناصر بنیادین هویت اسلامی و افغانی، اهمیت ویژه‌ای دارد؛ چرا که می‌تواند از یک سو مانع گسست هویتی نسل‌ها شود و از سوی دیگر فرصت‌های تازه‌ای برای تعامل سازنده با جوامع میزبان ایجاد نماید.

بحران مهاجرت همواره فرصت‌ها و چالش‌های خود را به دنبال داشته و کسی نمی‌تواند منکر دستاوردهایی شود که از رهاورد مهاجرت نصیب افراد می‌گردد و نیز بر انکار مشکلات پافشاری نماید که آسیب‌های جدی به مهاجرین در اقصی نقاط دنیا می‌زند. افغان‌‌ها که در دیاسپورای گسترده‌ای از واقعیت‌های جوامع دیگر به‌ویژه غرب حضور دارند، خواسته یا ناخواسته توانسته اند هویت افغانی اسلامی و قومیتی خود را تا حدی حفظ نمایند. این مسأله بیشتر از آنکه نگاه تهدید محور به دنبال داشته باشد؛ فرصت آفرین است.

در دنیای کنونی نمی‌توان منکر دستاورد‌های ناشی از ارتباطات جامعه میزبان داشت و اصلا گریزی از آن نیست اما حفظ هویت مهاجر می‌‌تواند در عین برداشت از امتیازات فرصت محور؛ به کاهش تهدیدات و چالش‌های روابط در جامعه میزبان کمک نماید. بی تردید بالاترین سطح مشارکت در مراسمات دینی و مذهبی در جوامع مختلف اسلامی و غیر اسلامی در کنار ایرانی‌ها، پاکستانی‌‌ها، عراقی‌‌‌ها، سوری‌ها، ترک‌‌ها و… افغانستانی‌ها هستند. هر محفل مذهبی که برگزار می‌شود آتش تنور آن را افغان‌ها گرم می‌کنند و این خود فرصتی بی‌نظیر برای جلوگیری از به فراموشی سپردن هویت اسلامی اصیل در دنیای کنونی است. هر چند فشارها و محدودیت‌های خانوادها منجر به نوعی نا هماهنگی درون جمعیتی نیز می‌شود اما با این وجود حفظ هویت اصیل اسلامی اولویت بالاتری نسبت به مشکلات پیش آمده دارد. طبیعی است مهاجرین به هر ترتیب در درازمدت در جامعه مقصد هضم خواهند شد اما با ایجاد حباب‌های فرهنگی که نوعی واکسینه سازی را هم باید در کنارش لحاظ کنیم؛ ‌می‌‌توان مسیر هضم شدگی را به تأخیر انداخت و مشمول زمان ساخت؛ این خود البته در میانه راه می‌تواند به خلق ابتکاراتی منجر شود که حتی به حفظ رویکرد‌‌های دینی، مذهبی، فرهنگی، قومیتی و زبانی منجر شود.

با وجود تمام فرصت‌های ناشی از حفظ هویت فرهنگی و دینی در دیاسپورای افغانستانی‌ها، نباید از چالش‌های ناشی از فشارهای اجتماعی، تبعیض، و ناهماهنگی‌های درونی میان خانواده‌ها و نسل‌ها غفلت کرد. هرگونه سیاست‌گذاری یا برنامه‌ریزی فرهنگی برای جامعه مهاجر افغان، باید میان دو ضرورت اساسی حفظ هویت اسلامی–افغانی و انطباق تدریجی با جامعه میزبان به صورت متعادل باز تعریف گردد. نادیده گرفتن هر یک از این دو بعد، یا به انزوای فرهنگی و شکاف‌های اجتماعی می‌انجامد، یا به فرسایش هویت دینی و قومی مهاجران منجر می‌شود. بنابراین، راهکار مطلوب، ایجاد «حباب‌های فرهنگی» و ابتکارات اجتماعی است که در عین تقویت تعلق به ریشه‌ها، مهاجران را در مسیر مشارکت فعال و مثبت در جامعه میزبان نیز قرار دهد.

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Email
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دیدگاه شما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x