نحوهی برخورد این روزها با مهاجران افغان در ایران، موجی از نگرانی و اندوه به همراه داشته است. آنچه در بسیاری از موارد مشاهده میشود، فراتر از یک سیاست مهاجرتی است و به رفتارهایی تحقیرآمیز و بیقاعده شباهت دارد؛ برخوردهایی که نه تنها کرامت انسانی را لگدمال میکنند، بلکه در آیندهای نهچندان دور میتوانند به رویهای خطرناک و پایدار تبدیل شوند.
بسیاری از این مهاجران، بهصورت قانونی و با ویزا وارد کشور شدهاند. آنها نه در پی امتیاز، بلکه در جستجوی کار، ثبات و زندگیای بهتر پا به ایران گذاشتهاند. با این حال، امروز شاهد اخراج خشن و بیضابطهی همین افراد هستیم—آن هم گاه بدون هیچ دلیل موجه و حتی بدون آنکه فرصت دریافت دستمزد خود را یافته باشند.
از همه تلختر، سرگذشت خانوادههاییست که سالها برای ساختن خانه و زندگی تلاش کردهاند و حالا ناچارند همه داراییشان را رها کنند و تنها با یک ساک لباس، خانهای را ترک کنند که سالها در آن زیستهاند و برای تکتک وسایلش زحمت کشیدهاند. این نه یک سیاست مهاجرتی، بلکه شکلی از ویرانسازی تدریجی انسانیت است.
گزارشهای متعددی از خشونت فیزیکی در اردوگاههای مرزی نیز منتشر شده است؛ مکانهایی که بهجای ساماندهی انسانی مهاجران، به نماد ترس و بیرحمی بدل شدهاند.
این نوع برخوردهای «گازانبوری»نه تنها امنیت نمیآورند، بلکه سنتهایی نگرانکننده برجای میگذارند که در آینده دامان دیگران را هم خواهد گرفت.
اگر امروز این رفتارها با مهاجران افغان به نام «امنیت» توجیه شود، فردا ممکن است همین توجیه برای سرکوب دیگر اقشار جامعه نیز بهکار رود. مرز بیقانونی و بیرحمی، اگر شکسته شود، خشونت را بهسادگی گسترش میدهد.
اکنون، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند بازنگری انسانی، قانونی و خردمندانه در سیاستهای مهاجرتی هستیم. نباید اجازه دهیم که برخوردهای بیضابطه و خشن، چهره ما را در نگاه خودمان و دیگران مخدوش کند