رزما غفوری مربی فوتبال مهاجرین افغان است متولد 1370 در افغانستان می باشد، خانواده رزما سال 1376به ایران مهاجرت کردند و در حال حاضر در شهر شیراز سکونت دارند. زمانی که رزما غفوری شش سال داشت، طالبان به شهرشان در شمال شرقی افغانستان یورش بردند و خانواده آنها با چهار خواهر و دو برادر مجبور به فرار از کشورشان شدند.
در ایران او امنیت لازم را به دست آورد، ولی برای پدر و مادر رزما سالهای نخست مهاجرت، پیداکردن کاری که بشود نیازهای خانواده را برطرف کرد دشوار بود؛ آنقدر دشوار که دیگر نیازی نبود کسی درباره مدرسهنرفتن بچهها صحبت کند.
رزما غفوری طی مصاحبه هایش در این باره گفته: “هفتسالگیام را به خاطر میآورم؛ آن روزها فهمیدم مثل بقیه هم سن وسال هایم نمیتوانم به مدرسه بروم، چون مجبور بودم کار کنم تا پول دربیاورم. آن روزها کار بسیار سختی در محلی با بوی نامطبوع داشتم که وقتی آفتاب مستقیما وسط کلهام میتابید، شرایط را دشوارتر هم میکرد.”
او به همراه خواهر و برادرهایش در کارخانه آجرپزی کار میکرد که سختی های طاقت فرسای خودش را داشت؛ رزما با سختی و تاخیر زیاد بلاخره بعد از چندین سال توانست به مدرسه برود ولی هم زمان با درس خواندن مجبور بود کار کند تا هزینه لباس ها و رفت و آمدش به مدرسه جور شود.
طبق گفته های خودش از همان کودکی علاقه زیادی به فوتبال و فوتسال داشته: “راستش را بخواهید هیچوقت از عروسکبازی خوشم نمیآمد. تمام چیزی که میخواستم این بود که فوتبال بازی کنم، ولی میگفتند، چون دختر هستم حق انجام چنین کاری را ندارم. پدرم میگفت فوتبال برای دخترها نیست و بهتر است خیاطی یاد بگیرم”
پدر رزما با فعالیت های ورزشی رزما و برادر و خواهرهایش مخالفت شدیدی داشت، رزما غفوری در مصاحبه هایش گفته :” چهار خواهر و دو برادر هستیم که همگی اهل ورزش به ویژه فوتبال و فوتسال هستند. مادرم خیلی به ورزش اهمیت میدهد و همیشه با حمایت او بود که توانستیم فوتبال را ادامه دهیم اما پدرم مخالف بود و ما مجبور بودیم برای رفتن به تمرین به پدر بگوییم داریم به کلاس زبان میرویم.”
و در ادامه میگوید :” رفته رفته پدرم را هم متقاعد کردیم تا با خیالی راحت به ورزش مورد علاقه خود بپردازیم و هم اینک خواهرم مژگان عضو تیم فوتبال بانوان قشقایی شیراز است و دارد در لیگ برتر کشور بازی میکند.
برای خانوادههای افغان که اکثراً به روش سنتی زندگی میکنند سخت است فرزندان آنها بخواهند ورزش کنند و هنوز برای آنها این موضوع جا نیفتاده است.
البته با تلاشی که کردیم بسیاری از خانوادهها را متقاعد کردیم که اجازه دهند فرزندانشان به ورزش مورد علاقه خود بپردازند”
وی در سال 2015 موفق به تأسیس پروژه ی ابتکاری کرد تا به جوانان افغان که در معرض خطرند کمک کند .
به لطف حمایتهای آژانش پناهندگان سازمان ملل و مسئولان دفتر امور مهاجران ایران، او همین حالا ۴۰۰ کودک را در پروژهاش زیر نظر گرفته که بسیاری از آنها دختران بازمانده از تحصیل هستند.
کاری رزما غفوری انجام میدهد این است که این جوانان را وارد فعالیتهای ورزشی و البته تحصیلی میکند و با مشاوره دادن به خانوادههایشان نکات آغازین یادگیری نوشتن و خواندن را با آنها کار میکند. ازآنجاکه پروژه رزما تأثیر مثبتی در شیراز داشته، آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد با همکاری دفتر امور مهاجران در ایران، در حال طرحریزی پروژهای مشابه برای دیگر شهرهای ایران هم هستند.
هر روز، داوطلبان این پروژه جدید که شامل افغانها و ایرانیها هستند، در محلههای افغان نشین شیراز تردد میکنند و با خانوادههایی که بچههایشان هرگز به مدرسه نرفتهاند صحبت میکنند.
رزما و همکارانش ارتباط مناسبی با والدین این بچهها دارند و از آنها اجازه میگیرد تا بچههایشان را هر هفته برای تمرین سر زمین ورزش ببرند ازآنجا که والدین این بچهها تغییرات مثبت فعالیتهای ورزشی رزما را روی بچههایشان دیدهاند، بیش از پیش به حرفهای این مربی جوان گوش میکنند، به ویژه آن بخش از صحبتهایش که درباره رفتن به مدرسه است.
رزما البته از سختیهای کارش در این مسیر هم حرف میزند و دفعات زیادی را به یاد دارد که در را روی او بستهاند.
“راضیکردن پدر و مادر این بچهها که بسیاری از آنها درگیر تهیه لقمه نانی برای خانواده هستند، کار بسیار سختی است واقعیت این است که اگر رضایت والدین حاصل نشود، نمیتوان این بچهها را به مدرسه فرستاد؛
اگر پسربچه ها مثل دختربچه ها غالبا برای کمک به خانواده کار میکنند، دخترهای جوان با چالشهای مضاعف تری روبه رو هستند، چون با توجه به فرهنگ جاری، بسیاری از خانوادهها میگویند دخترها نیازی به درس و مشق ندارند.
البته این تمام ماجرا نیست، چون تعدادی از این دختربچههای افغان مجبور میشوند زودتر از موعد هم تن به ازدواج دهند”
به دلیل همین فعالیتها برای افغانهای ساکن در ایران است که رزما جایزه نانسن در منطقه آسیا را به خودش اختصاص داده؛ عنوانی که هرساله به فردی تعلق میگیرد که فعالیتهای فوقالعادهای برای کمک به افراد بیخانمان و مهاجر میکند.
رزما غفوری بسیار خوشحال است که جامعه مهاجرین افغان آهسته آهسته پذیرفته که فوتبال ورزشی برای دخترها هم هست. خواهران رزما هم حتی به تیم زنانی در افغانستان پیوستهاند و برای آن بازی میکنند.
” من آرزوی دنیایی را دارم که در آن همه دخترها و پسرهای افغان فرصت یکسانی برای رسیدن به موفقیت داشته باشند. شاید ورزش وسیلهای برای رسیدن به این آرزو باشد”