جمعه 17 حوت 1403 برابر با Thursday, 6 March , 2025

سفرنامه قندهار

می آیم آبوار فرود با شتاب و شکوه از فراز فیروز کوه چشمهایم را مردی پر میکند که چپلی هایش را وصله میزند چوپانی با

ريسمان اجانب

كمك كنيد به نوباوگان جنگ زده به آهوان هراسيده ی پلنگ زده ببر عروسك و اسباب بازي و گل سر براي دختر آواره ي تفنگ

هنوز ملیتت مبهم است همسایه

هجوم حادثه ها با هم است همسایه صبور باش زمان مرهم است همسایه نخواه جای تو باشم زمان دلتنگی مگر که در به دری خود

شعری برای مقاومت پنجشیر

بیا که بارِ دیگر «ریز و چاک چاک» شوی به‌ گوشه گوشه پنجشیر زیر خاک‌ شوی.. بیا که هر یکی از ظلمِ تو جگر خون