به گزارش خبرگزاری مهاجر؛ طبق آخرین آمار منتشر شده، تنها 4.1 درصد از مهاجران با اختلالات روانی، تحت درمان های روانشناسی قرار می گیرند. به گفته متخصصان، تنها راه ادغام موفقیت آمیز مهاجران در جامعه آلمان، حل معضلات روانی ایشان است.
گاه و بیگاه شاهد جنایت هایی در آلمان هستیم که مهاجران متهم به انجام آنها شناخته می شوند. برای مثال در حادثه ای دو دختر نوجوان مورد حمله با چاقو قرار گرفتند که به کشته شدن یکی از آنها انجامید. در اتفاقی دیگر از این دست، دو جوان 17 و 19 ساله در قطاری مورد حمله با چاقو قرار گرفتند.
واکنش ها به این جنایات اغلب بسیار متفاوت هستند. اما در این میان معلوم شده است که برخی از مظنونان احتمالی مدت زمان طولانی قبل از ارتکاب جرم از نظر روانی حالت طبیعی نداشتند.
سوین شپیرفورک، داکتر طب و محقق در زمینه بدنامیهای اجتماعی، میگوید، برای جلوگیری از چنین رویدادهای، باید رویکردهای متفاوتی را در پیش گرفت و به جای «حبس و منزوی کردن»، مجرمان روانی را در آسایشگاه بستری کرد و آن ها باید دوره های درمانی را پشت سر بگذرانند. به گفته او در این بخش «نیاز بسیار عظیمی» وجود دارد.
اشپیرفورک از فرار به عنوان یک عامل ایجاد اضطراب شدید یاد کرد و گفت: «فرد (پناهجو) به ورطه سرگردانی و بلاتکلیفی پرت میشود و احتمالاً خانواده و محیط اجتماعی اش را از دست میدهد.»
افرادی که به این جا میرسند، خود را در دنیایی مییابند که کاملا متفاوت است «چه در زمینه ارتباط، پروسه های اجتماعی و برخورد با نهادهای دولتی.» به این خاطر «کاملاً روشن است که این انسان ها نیاز بیشتری به کمک دارند.»
بر بنیاد ارزیابی کارشناسان، تا یک سوم از پناهجویان به افسردگی، ترس و یا اختلال اضطراب پس از سانحه مبتلا هستند. بنا به گزارش جامعه کاری سراسری مراکز روانشناسی برای پناهجویان و قربانیان شکنجه (BAfF) که روز دوشنبه (۲۶ جون ۲۰۲۳) نشر شده است، فقط ۴.۱ درصد از پناهجویان مبتلا به مشکلات روانی در مراکز روانشناسی کمک دریافت میکنند.
کاتالین دورمن، روانشناس آلمانی خواهان این شد که مشکلات روحی و روانی پناهجویان و عوارض ناشی از آن، از همان زمان ورود به آلمان ثبت شود. او در مصاحبه با روزنامه آلمانی «فرانکفورتر الگماینه سایتونگ» که چند ماه پیش انجام شد، گفت، ما باید پناهجویانی را که مبتلا به بیماری های روانی هستند، از همان آغاز شناسایی کنیم. در غیراین صورت به بن بست برخواهیم خورد.
به گفته او، مراقبت های اولیه طبی به طور مثال معاینه به منظور تشخیص تب و یا تشخیص ابتلا به بیماری توبرکولوز کافی نیست. بنا به گفته (BAfF) پناهجویان برای شمولیت در پروسه درمان روانشناسی به صورت متوسط هفت ماه انتظار میکشند.
شپیرفورک گفت: «منابع محدود است» و افزود: «در اختیار گذاشتن منابع بیشتر، یک تصمیم سیاسی است و نشان میدهد که آن ها تا چه اندازه به اقدامات پیشگیرانه در این بخش ارزش میدهند.»
دورمن در مصاحبه اش با روزنامه نامبرده در مورد اهمیت صحت روانی گفته بود: «افزون بر این، این تصور وجود دارد که صحت روانی بیشتر یک مساله تجملی است. این تصور به نظر من اشتباه است، پناهجویی که شب ها به خاطر کابوس نتواند بخوابد، همیشه حس کند که تهدید میشود و افسردگی شدید داشته باشد، زبان (آلمانی) را یاد نمیگیرد.»
توماس البرت، یک روانشناس دیگر نیز به این جنبه اشاره میکند. او در مصاحبه ای که اخیرا با هفته نامه آلمانی «اشپیگل» انجام شده، گفت، برای گذراندن یک دوره حرفه ای آموزشی و یا پیدا کردن کار، «وضعیت روانی» پناهجویان نقش مهم و کلیدی را بازی میکند.
او گفت: «کسی که به خاطر ترس هایش انزوا بجوید، کسی که با هیولاهای گذشته اش مبارزه کند، در این جا به سختی میتواند فرصتی برای ادغام پیدا کند». البرت افزود، اگر (مسئولان) به دلایل بشردوستانه این مساله را درک نکنند «به دلایل منفعت طلبانه هم که شده باید متوجه شوند: این به نفع جامعه ما است که این انسان ها به اعضای کارآمد جامعه تبدیل شوند.»
البرت براین تاکید کرد که حتمی اینگونه نیست که هرکسی که دچار مشکلات روانی مشخصی است، به یک مجرم تبدیل شود، اما به گفته او بسیاری از مردان مهاجر و پناهجو «آموخته اند که خشونت میتواند نتیجه بخش باشد.»
این روانشناس آلمانی افزود، وضعیت حاکم در مسیر مهاجرت به اروپا که اغلب از طریق بیابان و یا بحر انجام میشود، «تخطی از قانون را به وضوح ضروری میکند. در این وضعیت بسیاری (از مردان) در حالت آماده به مبارزه باقی میمانند. زنانی که شرایط مشابهی را تجربه کرده اند، بیشتر به افسردگی دچار می شوند»
به گفته اشپیرفورکس، برای این که اصلا بتوان این عوارض را تشخیص داد، به ترجمان های حرفه ای نیاز است. او گفت: «اغلب در این موارد از نزدیکان و اقارب (به عنوان ترجمان) استفاده میشود. اما این کار برای افرادی که دچار بحران های روانی هستند، راه حل مناسبی نیست.»
او افزود، فکرش را بکنید، شما (نزد داکتر روانشناس) راجع به این صحبت میکنید که فکر خودکشی در سر دارید و دختر نوجوان تان باید این سخنان را ترجمه کند.» اما شپیرفورکس به این نیز اشاره کرد که شرکت های بیمه خدمات درمانی هزینه ترجمه را در اغلب موارد به عهده نمیگیرند.
اشپیرفورکس در ادامه گفت که انجمن ها برای پیدا کردن ترجمان به پناهجویان کمک میکنند و دانشجویان بسیاری نیز حاضر به کمک هستند. او گفت: «راه حل های مقطعی وجود دارد، اما راه حل دائمی تا به حال عرضه نشده است.»
در حالی که به گفته او دورمن، همیشه اینگونه نیست که راه حل های مناسب پر هزینه باشند و اینگونه نیست که هر فرد پناهجو با مشکلات روانی به «حداکثر مراقبت های روانشناسی» نیاز داشته باشد.
همچنین براساس ارزیابی کارشناسان در برخی از موازین قوانین پناهندگی نیز باید تغییراتی ایجاد شود. هولگر یان، داکتر روانشناس چندی پیش در مصاحبه با روزنامه آلمانی «دی ولت» گفت، افرادی را معالجه کرده که «در برخی موارد ۱۰ تا ۱۵ سال با مدرک دولدونگ (تحمل) زندگی میکردند و اخراج آن ها در فواصل منظم هر بار از نو به تعویق انداخته میشده است.»
او گفت: «این از نظر من یک رفتار غیرانسانی است.» به گفته این روانشناس آلمانی، چنین وضعیتی میتواند باعث تشدید عوارض شده و خطر خودکشی را افزایش دهد. او گفت: «به نظر من وقتی که دولت حکم اخراج را به موقع به اجرا نگذارد، حق انجام این کار را از دست میدهد.»
منبع: مهاجر نیوز