سیدرسول موسوی، مدیرکل پیشین آسیای جنوبی در یادداشتی اختصاصی برای ایراف، گفت: مدیریت مسائل مربوط به اتباع افغانستانی نیازمند رویکردی صبورانه، دقیق و مبتنی بر کرامت انسانی است. با رعایت قوانین، میتوانیم چالشها را با آرامش مدیریت کرده و از ظرفیتهای موجود برای بهبود وضعیت بهرهبرداری کنیم.
به نظر میرسد مقامات مسئول امنیت کشور لازم باشد مساله برخورد جدی با عوامل جاسوس و متصل به سرویسهای دشمن را از مسائل مربوط به اتباع غیرمجاز جدا کنند و چه بسا لازم باشد جاسوس و مرتبط به سرویسهای جاسوسی دستگیر شود نه آن که رد مرز گردد و به یک مساله حقوقی هم توجه داشته باشند که جرم یک اقدام با مسئولیت فردی است که دامنه مجازات به مجرم محدود می شود.
فکر میکنم در موضوع اخراج اتباع افغانستانی که به صورت غیرقانونی در ایران بسر میبرند نکاتی وجود دارد که لازم است در این یادداشت به آنها اشاره کنم تا به امید خدا مورد توجه مجریان امر قرار گیرد تا کار قانونی آنان با شائبههای نقض قانون آمیخته نشود.
تقریبا همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ در ایران، تحولاتی در افغانستان رخ داد که پیآمد آن ورود نیروهای شوروی به افغانستان و اشغال این کشورشد.
بدنبال اشغال افغانستان توسط شوروی در دی ماه ۱۳۵۷ جهاد آزادیبخش مردم مسلمان افغانستان علیه نیروهای اشغالگر آغاز شد که از حواشی این مبارزات آزادیبخش، ورود پناهندگان افغان خصوصا خانوادههای آنان به کشورهای همسایه از جمله ایران بود.
ویژگی مهم جریان نسل اول پناهندگان افغان به ایران آن بود که عمدتا مجاهدین، خانوادههای خود را به کشورهای همسایه از جمله ایران منتقل می کردند و خود برای جهاد به داخل افغانستان بازمی گشتند.
به عنوان کسی که سالها در موضوع افغانستان کار کرده و از نزدیک با افغانستانیهای بسیاری آشنایی دارم با اطمینان می گویم میزان بغض و کینه آنها علیه جاسوسان اسرائیلی و دیگر کشورهای دشمن ایران و مسلمانان از من و شما بیشتر نباشد کمتر نیست و آنها خود را جدای از حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی نمیدانند و میراث سعدی و حافظ و رودکی و مولوی و سنایی و …..را پاسداری می کنند.